اگاهی

سلام من میثم جمال فاضل هستم. من سعی دارم در این سایت برای شما مطالب مفید و نو قرار دهم خواهشا بعد از خواندن مطالب نظر بگذارید...

اگاهی

سلام من میثم جمال فاضل هستم. من سعی دارم در این سایت برای شما مطالب مفید و نو قرار دهم خواهشا بعد از خواندن مطالب نظر بگذارید...

پیرى در روستایى هرروز براى نماز صبح از منزل خارج وبه مسجدمى رفت دریک روز بارانى پیر ،صبح براى نماز از خانه بیرون امد چند قدمى که رفت در چاله ای افتاد،خیس وگلى شد به خانه بازگشت لباس راعوض کرد ودوباره برگشت پس از مسافتى براى بار دوم خیس و گلى شد برگشت لباس راعوض کرد ازخانه براى نماز خارج شد.دید در جلوى در جوانى چراغ به دست ایستاده است سلام کرد و راهی مسجد شدند هنگام ورود به مسجد دید جوان وارد مسجد نشد پرسید اًى جوان براى نماز وارد مسجد نمى شوى؟ جوان گفت نه ،اى پیر ،من شیطان هستم براى بار اول که بازگشتى خدابه فرشتگان گفت تمام گناهان او را بخشیدم براى باردوم که بازگشتى خدا به فرشتگان گفت تمام گناهان اهل خانه او را بخشیدم ترسیدم اگر براى بار سوم در چاله بیفتى خداوند به فرشتگان بگوید تمام گناهان اهل روستا رابخشیدم که من این همه تلاش براى گمراهى انان داشتم براى همین امدم چراغ گرفتم تا به سلامت به مسجد برسى گر تو ان پیر خرابات باشی فارغ ز بد و بنده ی الله باشی شیطان به رهت همچو چراغی بشود تا در محضر دوست همیشه حاضر باشی [بازی فوتبال 90دقیقه سریال تلوزیونی 60دقیقه فیلم سینمایی 130دقیقه نماز 5دقیقه وجهنم طول زندگی برای خردمندان: درواتساب 300 دوست دربلاک بیری 500 دوست درتلفن 80 دوست درمحله 50 دوست درسختی ( یک نفر) درجنازه ات (خانواده) درقبرت (خودت تنها) تعجب نکن !
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۵۸
میثم جمال فاضل
♦️روزی مردی خواب عجیبی دید. دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنها نگاه می کند. هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دیدکه سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند، باز می کنند و آنها را داخل جعبه می گذارند. مرد از فرشته ای پرسید: شما چکار می کنید؟ فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز می کرد، گفت: اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم. مرد کمی جلوتر رفت. باز تعدادی از فرشتگـــان را دید که کاغذهـایی را داخل پاکت می گذارند و آن ها را توسط پیک هایی به زمین می فرستند. مرد پرسید: شماها چکار می کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت: اینجا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم. مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است. با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟ فرشته جواب داد: اینجا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب می دهند. مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟ فرشته پاسخ داد: بسیار ساده، فقط کافیست بگویند: خدایا شکر.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۵ ، ۰۹:۲۰
میثم جمال فاضل
اطلاعات عمومی (قسمت1) 1- درقرآن کدام نام ازتمام نامهابیشترتکرارشده است؟الله 2- قرآن تاریخی کردستان درکدام روستا قرار دارد ؟نگل 3- تنها خـانـه سست بنیاد در قـرآن کدام است ؟ خانه عنکـبوت 4- مشهـورترین کتـابت قـرآن به خـط کیست ؟ عثمـان طـه «سوریـه» 5- آیه ای که تمام حروف الفبـا در آن است در کدام سوره است ؟ سوره فتح 6- قواعد مربـوط بـه تلفّظ صحـیح حروف و کلمـات قـرآن چـه نـام دارد ؟ تجـویـد 7- بزرگترین قــاری قـرآن در جهــان امـروزی کیست ؟ عبـدالبـاسـط محـمّد عبـدالصّمـد 8- قرآن هایی که در دوران حضرت عثمان به صورت کتاب در آمدند چه نام داشتند ؟ مُصحف إمام 9- جنگی که در آن هفتاد نفر از حافظان و قاریان قرآن شهید شدند چه نام داشت ؟ جنگ یمامه 10- در قرآن کریـم خداوند چـه مـوجـودی را بـه گهـواره تشـبیه نموده است ؟ زمیـن 11- آیه ای که از هر طرف خوانده شود ، همان آیه است کدام است ؟ ربَّکَ فَکَـبِّر 12- قرآن فـارسی (قرآن عجَـم) لقب کـدام کتاب فارسی است ؟ مثنوی معـنوی 13- قرآن مجید ، کدام جنگ را پیشگویی کرده است ؟ جنگ روم و فارس 14- شبی که عبادت در آن ، بهتر از هزار شب است کدام است ؟ شب قدر 15- دو سورۀ «فَلـَق» و «ناس» به کدام نام شهرت دارند ؟ مُعَوَّذَتَین 16- «سیّد آیـات قرآن» لقب کدام آیـه است ؟ آیـة الکُـرسی 17- کـلمـه وسـط قـرآن کـدام کلمـه است ؟ وَلـیَتـَـلَـطَّف 18- قدیمی ترین تفسیر قرآن کدام است ؟ تفسیر طبری 19- سوره ای که «بسم الله الرحمن الرحیم» ندارد کدام است ؟ توبه 20- سوره ای که دو «بسم الله الرحمن الرحیم» دارد کدام است ؟ نَمل اطلاعات عمومی ( قسمت2 ) 21- سوره ای که بزرگترین سوره قرآن به شمار می رود کدام است ؟ بقره 22- سوره ای که کوچکترین سوره قرآن به شمار می رود کدام است ؟ کوثر 23- سوره ای که تمام آیات آن با حرف « سین» پایان می پذیرد کدام است ؟ نـاس 24- سوره ای کـه تمام آیـات آن بـا حرف « دال» پایـان می پـذیـرد کـدام است ؟ توحید 25- سوره ای کـه بـه معـنی «به زانـو درآمـدنِ مـردم» در روز قیـامت است کـدام است ؟ جـاثـیه 26- سوره ای که پیـامبر ، خواندن آن را بـه زنـان توصـیه فـرمـوده است کـدام است ؟ نـور 27- سوره ای که به نام موجودات زنده نامـرئی نامـگذاری شده است کدام است ؟ جِنّ 28- سوره ای به نام یکی از جانداران که به آن وحی شده است کدام است ؟ نحل 29- سوره ای که با نام یکی از فروع دین نام گذاری شده است کدام است ؟ حج 30- سوره ای که ملـکه «بلقیس» ، اهـل آن سرزمین بود کدام است ؟ سـبأ 31- سوره ای که نـام دیگرِ جنـگ «خندق» است کدام است ؟ أحزاب 32- سوره ای که اولین سوره نازل شده می باشد کدام است ؟ علَق 33- سوره ای که یکی از سرسخت ترین دشمنان پیامبر را معرّفی کرده است کدام است ؟ تبّت 34- سوره ای که به «اُمّ القرآن» (مادر سوره های قرآن) مشهور است کدام است؟ فاتحه 35- سوره ای که بیشترین نام پیامبران (16 نفر) در آن جمع شده است کدام است ؟ أنبیاء 36- سوره ای که بیشترین احکام مربوط به حقوق زنان را آورده است کدام است ؟ نساء 37- سوره ای که در تمام آیه هایش لفظ جلاله «الله» وجود دارد کدام است ؟ مجادله 38- سوره ای که قرآن کریم در آن ، به دو نصف تقسیم می گردد کدام است ؟ کهف 39- سوره ای که آخرین سوره قرآن از نظر ترتیب به شمار می آید چه نام دارد ؟ ناس 40- سوره ای که نام آن ، محل ملاقات حضرت موسی با خدا بود کدام است ؟ طور اطلاعات عمومی ( قسمت 3) 41- سوره ای که بیشترین سوگندها را در خود جای داده است کدام است ؟ شمس 42- سوره ای که یکی از آیه هایش 31 بار تکرار شده است کدام است ؟ الرّحمن 43- سوره ای که به نام یکی از میوه ها نام گذاری شده است کدام است ؟ تین 44- سوره ای که با نام یکی از فلزات نام گذاری شده است کدام است ؟ حدید 45- سوره ای که أحسنَ القَصَص (بهترین قصّه ها) است کدام است ؟ یوسف 46- سوره ای که برای تلاوت کننده اش شفاعت می کند کدام است ؟ مُلک 47- سوره ای که برای سرزنش ابولهب و همسرش نازل شد کدام است ؟ تبّت 48- سوره ای که تنها سوره نامگذاری شده به نام زن است کدام است ؟ مریم 49- سوره ای که در تمام آیاتش خبرهایی از قیامت است کدام است ؟ زلزله 50- سوره ای که گذشته تلخ پیامبر را به خاطر او می آورد کدام است ؟ ضُحی 51- سوره ای که به سرزنش کم فروشان پرداخته است کدام است ؟ مطفّـفین 52- سوره ای که «عروس سوره های قرآن» است کدام است ؟ الرّحمن 53- سوره ای که نام آن به خط سیر ستارگان إشاره دارد کدام است ؟ بُروج 54- سوره ای که با نام دو پیامبر ختم می شود کدام سوره است ؟ أعلی 55- سوره ای که اوّلین سوره قرآن از نظر ترتیب است کدام است ؟ حمد 56- سوره ای که حضرت عمر با شنیدن آن مسلمان شد کدام است ؟ طـه 57- سـوره ای کــه بـه صورت کــامـل نـازل شـد کـدام است ؟ مدّثّـر 58- سوره ای کـه بـه روزگـار ، قسم یـاد می کند کـدام است ؟ عصر 59- سـوره ای کـه بـه «قلب قرآن» مشهـور است کـدام است ؟ یس 60- سوره ای که به «نصف قرآن» شهرت دارد کدام است ؟ زلزله اطلاعات عمومی ( قسمت 4) 61- سوره ای که آخرین سوره از لحاظ نزول است کدام است ؟ نصر 62- سوره ای که قرآن با آن إفتـتاح می شود کدام است ؟ فاتحه 63- سـوره ای کـه 2 بـار نـازل شـده است کـدام است ؟ حمـد 64- سوره هایی که با تسبیح آغاز می شوند چه نام دارند ؟ مسبّحات 65- سوره هایی که با قسم آغاز شده اند چند سوره می باشند ؟ 23 سوره 66- سوره هایی که با قُل آغاز شده اند (پنج سوره) ، چه نام دارند ؟ مقولات 67- کدام پیامبر بود که در شب معراجِ حضرت محمّد در آسمان اوّل ، پیامبر إسلام را ملاقات فرمود ؟ آدم 68- کدام پیامبر برای آنکه خداوند به او فرزندی دهد سه شبانه روز بـا هیچ کس صحبت نکرد ؟ زکریّـا 69- کدام پیامبر ، بدنش را با ارّه از وسط دو نصف کردند ولی حتّی یک بار هم «آه» نگفت ؟ زکریّا 70- کدام پیامبر بود که خداوند گوسفندی را جهت جلوگیری از قربانی شدن او فرستاد ؟ اسماعیل 71- کدام پیامبر بود که خداوند برای او آهن را مانند موم نرم کرد تـا بـا آن زره بسازد ؟ داوود 72- کدام پیامبر است که خلقت حضرت عیسی در قرآن به خلقتِ او تشبـیه شده است ؟ آدم 73- کدام پیامبر هم خود و هم پدرش را خداوند نام گذاری کرده است ؟ یعقوب بن إسحاق 74- کدام پیامبر است که خداوند از او در روز قیامت برای بیماران دلیل می آورد ؟ ایّوب 75- کدام پیامبر است که در قرآن مدام بـا مـادرش از او یـاد شده است ؟ عیسى بن مریم 76- کدام پیامبر بود که کوهها و پرندگان در عبادت ، او را همراهی می کردند ؟ داوود 77- کدام پیامبر بود که پدر و پدربزرگ و پدرِ پـدربزرگش هم پیامبـر بودند ؟ یوسف 78- کدام پیامبر بود که برای اوّلین بار ، لباس دوختن را به إنسـان آمـوخت ؟ إدریس 79- کدام پیامبر بود که علاوه بر چوپانی ، شغل نجّارى را هم أنجام می داد ؟ زکریّا 80- کدام پیامبر بود که به امر خدا بدون پدر از مادر متولّد شد ؟ عیسی بـن مـریم اطلاعات عمومی ( قسمت 5) 81- کدام پیامبر در قرآن ، بیشتر از پیامبران گذشته از او یاد شده است؟ مـوسی 82- کدام پیامبر در یک قرعه کشی ، برای سرپرستی مریم إنتخاب شد ؟ زکریّا 83- کدام پیامبر در حالی وفات کرد که بر عصای خود تکیه زده بود ؟ سلیمان 84- کدام پیامبر بود که در گهواره ، پیامبـری خویش را إعـلام نمود ؟ عیسی 85- کدام پیامبر است که اهل جنّت با قامت او وارد بهشت می شوند ؟ آدم 86- کدام پیامبر به خـاطر قتـل غیر عمـد از وطن خود فرار کرد ؟ موسی 87- کدام پیامبر را پـدر پیامبران «أبو الأنبیاء» می خوانند ؟ إبراهـیم 88- کدام پیامبر در نیکی با والدین ضرب المثـل قرآن است ؟ یحیی 89- کدام پیامبر است که هنوز طعم مرگ را نچشیده است ؟ عیسی 90- کدام پیامبر باد و جِن ها به امر او خدمت می کردند ؟ سلیمان 91- کدام پیامبر برای هدایت قوم عاد برگزیده شده است ؟ هـود 92- کدام پیامبر را «خلیلُ الرّحمـان» نیز می گویند ؟ ابراهیـم 93- کدام پیامبر در حق امّت خود دعای بد کرده است ؟ نوح 94- کدام پیامبر است که به او «آدم دوّم » می گویند ؟ نوح 95- کـدام پیـامبر بـه «أبوالـبشر» ملقّب گشـته است ؟ آدم 96- کدام پیـامبر بـرای أمنیّت مکّـه دعـا کرد ؟ إبـراهیـم 97- کدام پیامبـر است کـه عمـر زیاد می کند ؟ خِـضر 98- کــدام پیـامبـر «خیّـاط بهـشت» است ؟ ادریـس 99- کدام پیامبر بود که توسّط یکی از پادشاهان ، سر مبارکش از تنش جدا شد ؟ یحیی 100- کدام جانور بود که با شنیدن سخنش ، حضرت سلیمان تبسّم نمود ؟ مورچه اطلاعات عمومی ( قسمت 6) 101- کدام داستان به صورت یکپارچه در قرآن کریم آمده است ؟ یوسف 102- کدام پیامبر بود که پس از مرگ یکصد ساله زنده شد ؟ عُزَیر 103- کـدام دسته معتـقدند کـه عیسی پسـر خداست ؟ مسیحیـان 104- نام شهرى که حضرت یونس به آنجا مبعوث شد چه بود ؟ نینوا 105- نام بتی که قوم إلیاس آن را مى پرستیدند چه بود ؟ بعـل 106- نـام قبیـله حضرت صـالح چـه بـود ؟ ثمـود 107- نام مادر حضرت یوسف چه بود ؟ راحیل 108- نـام پدر حضرت یونس چـه بود ؟ مَتی 109- نام پدر حضرت نـوح چـه بـود ؟ سام 110- نام پدر حضرت موسی چیست ؟ عِمـران 111- نـام قـوم حضرت نـوح چـه بود ؟ بنوراسب
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۵ ، ۰۹:۱۴
میثم جمال فاضل
دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت ؛ مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته رو بهم بدین ، اینم پولش ... بقال کاغذ را گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد ، بعد لبخندی زد و گفت ؛ چون دختر خوبی هستی و به حرف مادرت گوش میدی میتونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری ... ولی دختر کوچولو از جای خودش تکان نخورد. مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای بر داشتن شکلات ها خجالت میکشه گفت ؛ " دخترم ! خجالت نکش ، بیا جلو خودت شکلاتها را بردار " دخترک پاسخ داد ؛ " عمو ! نمی خوام خودم شکلاتها را بردارم ، نمیشه شما بهم بدین ؟" بقال با تعجب پرسید؛ چرا دخترم ؟ مگه چه فرقی میکنه ؟ و دخترک با خنده ای کودکانه گفت ؛ اخه مشت شما از مشت من بزرگتره !? خدایااااااااااااااااااااااا تو مشتات بزرگتره! میشه از رحمت وجود و کرمت به اندازه مشتای خودت بهمون ببخشی نه به اندازه مشتای کوچک ما؟!!! ⭐️
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۵ ، ۰۹:۰۲
میثم جمال فاضل
میثم فاضل: میثم فاضل: پادشاهی وزیری داشت که هر اتفاقی می افتاد وزیر میگفت:خیراست! روزی دست پادشاه درسنگلاخها گیرکرد ومجبور شدند انگشتش را قطع کنند،وزیردر صحنه حاضر بودگفت:خیراست! پادشاه ازدرد به خود می پیچید،از رفتار وزیر عصبی شد،اورا به زندان انداخت،۱سال بعد پادشاه که برای شکار به کوه رفته بود،در دام قبیله ای گرفتارشد که بنا بر اعتقادات خود،هرسال ۱نفررا که دینش باانها مختلف بود،سر میبرندو لازمه اعدام ان شخص این بودکه بدنش سالم باشد وقتی دیدند اسیر،یکی از انگشتانش قطع شده،وی را رها کردند انجا بود که پادشاه به یاد حرف وزیر افتاد که زمان قطع انگشتش گفته بود:خیر است! پادشاه دستور ازادی وزیر را داد وقتی وزیر ازاد شد و ماجرای اسارت پادشاه را از زبان اوشنید،گفت:خیراست! پادشاه گفت:دیگرچرا؟ وزیر گفت:از این جهت خیراست که اگرمرا به زندان نینداخته بودی و زمان اسارت به همراهت بودم،مرا به جای تو اعدام میکردند .
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۲۵
میثم جمال فاضل
میثم فاضل: میثم فاضل: پادشاهی وزیری داشت که هر اتفاقی می افتاد وزیر میگفت:خیراست! روزی دست پادشاه درسنگلاخها گیرکرد ومجبور شدند انگشتش را قطع کنند،وزیردر صحنه حاضر بودگفت:خیراست! پادشاه ازدرد به خود می پیچید،از رفتار وزیر عصبی شد،اورا به زندان انداخت،۱سال بعد پادشاه که برای شکار به کوه رفته بود،در دام قبیله ای گرفتارشد که بنا بر اعتقادات خود،هرسال ۱نفررا که دینش باانها مختلف بود،سر میبرندو لازمه اعدام ان شخص این بودکه بدنش سالم باشد وقتی دیدند اسیر،یکی از انگشتانش قطع شده،وی را رها کردند انجا بود که پادشاه به یاد حرف وزیر افتاد که زمان قطع انگشتش گفته بود:خیر است! پادشاه دستور ازادی وزیر را داد وقتی وزیر ازاد شد و ماجرای اسارت پادشاه را از زبان اوشنید،گفت:خیراست! پادشاه گفت:دیگرچرا؟ وزیر گفت:از این جهت خیراست که اگرمرا به زندان نینداخته بودی و زمان اسارت به همراهت بودم،مرا به جای تو اعدام میکردند .
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۲۴
میثم جمال فاضل
واحد – امام عسکری علیه السلامبه نام حضرت عشق،به نام سوره ی نورراهی گردیده دلم،به سوی وادی طورسامرا طور دلم،آری من حیدری امسائل و سینه زنِ،امام ِ عسکری امنور هل اتی یا امام ِ عسکریحجّت خدا یا امام ِ عسکریجان مصطفی یا امام عسکری،جان فدای تویبن فاطمه جان ما فدای تو... با دست رحمت تو،وا شود هر گره ایکشته ی زهر جفا،در شهر سامره ایفرمودی طُرفه حدیث،که قدرش بِه زِ طلاستما حجّت بر همه و،مادرم حجّت ماستسوزم از غمت،یا ز داغ کوچه هازَهر دشمنان یا غلاف و کوچه هامادرت شده کشته ی رَه ِ ولا،وا مصیبتایبن فاطمه جان ما فدای تو...
۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۴ ، ۱۳:۲۹
میثم جمال فاضل
مقصود از شرایط ظهور، همان شرایطى است که تحقق روز موعود متوقف بر آنها است و گسترش عدالت جهانى به آنها بستگى دارد و مى توان تعداد این شرایط را چنین دانست. شرط اول: وجود طرح و برنامه عادلانه کاملى که عدالت خالص واقعى را در برداشته باشد و بتوان آن را در هر زمان و مکانى پیاده کرد و براى انسانیت سعادت و خوشى به بار آورده و تضمین کننده سعادت دنیوى و اخروى انسان باشد. روشن است که بدون چنین برنامه و نقشه جامعى، عدالت کاملا متحقق نخواهد شد. شرط دوم: وجود رهبر و پیشواى شایسته و بزرگ که شایستگى رهبرى همه جانبه آن روز را داشته باشد. شرط سوم: وجود یاران همکار و همفکر و پاسدار در رکاب آن رهبر واحد براى پیاده کردن جهانى آن اهداف بلند. ویژگیهایى را که این افراد مى بایست واجد باشند، در همین شرط نهفته است زیرا این افراد باید داراى خصوصیات معینى باشند تابتوانند آن کار مهم را انجام دهند و گرنه هر گونه پشتیبانى کفایت نمى کند .شرط چهارم: وجود توده هاى مردمى که در سطح کافى از فرهنگ و شعور اجتماعى و روحیه فداکارى باشند. تا در نخستین مرحله موعود گروه هاى اولیه پیروان حضرت مهدى (عج) را تشکیل دهند زیرا آن افراد با اخلاص درجه یک که شرط سوم با وجود آنها محقق مى شود، گروه پیشرو جبهه جهانى هستند .لازم به ذکر است که شرایط چهار گانه فوق مربوط به پیاده کردن عدالت خالص در روز موعود است ولى چنانچه نسبت به شرایط ظهور بسنجیم، یکى از آنهاکه وجود رهبر باشد، کم مى شود. و سه شرط دیگر باقى مى ماند  زیرا معنى ظهور آن است که فرد آماده قیام در آن روز وجود دارد که مى خواهد ظاهر شود و با گفتن این کلمه شرط دوم را ضمنى پذیرفته ایم و خواه ناخواه سه شرط بیشتر باقى نمى ماند .علایم ظهور حضرت مهدى (عج)وقت ظهور آن حضرت براى هیچ کس جز خداوند متعال معلوم نیست و کسانى که وقت ظهور را تعیین مى کنند، دروغگو شمرده شده اند ولى علایم و نشانه هاى بسیارى براى ظهور آن حضرت در کتابهاى حدیث ثبت شده است که ذکر تمام آنها از حوصله این مجموعه خارج است .علایم ظهور به دو دسته کلى تقسیم مى شوند  علایم حتمى و علایم غیر حتمى چنانکه فضیل بن یسار از امام باقر ع روایت کرده است که آن حضرت فرمود: نشانه هاى ظهور دو دسته هستند  یکى نشانه هاى حتمى و دیگرنشانه هاى غیر حتمى، خروج سفیانى از نشانه هاى حتمى است که راهى جز آن نیست.منظور از علایم حتمى آن است که به هیچ قید و شرطى مشروط نیست و قبل از ظهور باید واقع شود مقصود از علایم غیر حتمى آن است که حوادثى به طور مطلق و حتم از نشانه هاى ظهور نیست بلکه مشروط به شرطى است که اگر آن شرط تحقق یابد مشروط نیز متحقق مى شود و اگر شرط مفقود شود مشروط نیز تحقق نمى یابد. اما علایم غیر حتمى بسیارند که به یک روایت از امام صادق ع اکتفا مى کنیم که در این روایت چنان روى علایم و مفاسد انگشت گذارده شده که گویى این پیشگویى مربوط به 13 یا 14 قرن پیش نیست بلکه مربوط به همین قرن است و امروز که بسیارى از آنها را با چشم خود مى بینیم، قبول مى کنیم که به راستى معجزه آساست .امام صادق ع در این روایت به 119 نشانه و علامت از علایم ظهور اشاره مى کند ما در اینجا فقط به ذکر برخى از آن مواد 119 گانه اشاره مى نماییم. حضرت صادق ع به یکى از یارانش فرمود:1 ـ هرگاه دیدى که حق بمیرد و طرفدارانش نابود شوند  2 ـ دیدى که ظلم وستم فراگیر شده است  3 ـ و دیدى که قرآن فرسوده و بدعت هایى از روى هوا و هوس در مفاهیم آن آمده است  4 ـ و دیدى که دین خدا(عملا) تو خالى شده و همانند ظرفى آن را واژگون سازند  5 ـ و دیدى که کارهاى بد آشکار شده و از آن نهى نمى شود و بدکاران بازخواست نمى شوند  6 ـ ودیدى که مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا کنند  7 ـ و دیدى که شخص بدکار دروغ مى گوید و کسى دروغ و نسبت نارواى او را ردّ نمى کند  8 ـ و دیدى که بچه ها به بزرگان احترام نمى گذارند  9 ـ و دیدى که قطع پیوند خویشاوندى شود  10 ـو دیدى که بدکار را ستایش کنند و او شاد شود و سخن بدش بر او نگردد11 ـ و دیدى که نوجوانان پسر همان کنند که زنان مى کنند  12 ـ و دیدى که زنان با زنان ازدواج کنند  13 ـ و دیدى که انسانها اموال خود را به غیر اطاعت خدا مصرف مى کنند و کسى مانع نمى شود  14 ـ و دیدى که افراد با کار و تلاش نامناسب مؤمن به خدا پناه مى برند  15 ـ و دیدى که مدّاحى دروغین از اشخاص زیاد مى شود  16 ـ و دیدى که همسایه همسایه خود را اذیت مى کند و از آن جلوگیرى نمى شود 17 ـ و دیدى که کافر به خاطر سختى مؤمن شاد است  18 ـ و دیدى که شراب را آشکارا مى آشامند و براى نوشیدن آن کنار هم مى نشینند و از خداى متعال نمى ترسند  19 ـ و دیدى کسى که امر به معروف مى کند، خوار و ذلیل است  20 ـ ودیدى که آدم بدکار در آنچه خداوند دوست ندارد، نیرومند و مورد ستایش است  21 ـ و دیدى که اهل قرآن و دوستان آنها خوارند 22 ـ و دیدى که مردم به شهادت و گواهى ناحق اعتماد مى کنند  23 ـ و دیدى که جرأت بر گناه آشکار شود و دیگر کسى براى انجام آن منتظر تاریکى شب نگردد24 ـ و دیدى که مؤمن نتواند نهى از منکر کند مگر در قلبش  25 ـ و دیدى که والیان در قضاوت رشوه بگیرند  26 ـ و دیدى که پستهاى مهم والیان بر اساس مزایده است نه بر اساس شایستگى  27 ـ و دیدى که مردم را از روى تهمت و یا سوء ظن بکشند  28 ـ و دیدى که شنیدن سخن حق بر مردم سنگین است ولى شنیدن باطل برایشان آسان است  29 ـ و دیدى که همسایه از ترس زبان به همسایه احترام مى گذارد  30 ـ و دیدى که حدود الهى تعطیل مى شود و طبق هوى و هوس عمل مى شود  31 ـ و دیدى که معاش انسان از کم فروشى به دست مى آید  32 ـ و دیدى که مرد به خاطر دنیایش ریاست مى کند 33 ـ و دیدى که نماز را سبک شمارند  34 ـ و دیدى انسان ثروت زیادى جمع کرده ولى از آغاز آن تا آخر زکاتش را نداده است  35 ـ ودیدى که دلهاى مردم سخت و دیدگانشان خشک و یاد خدا برایشان گران است  36 ـ و دیدى که بر سر کسبهاى حرام آشکارا رقابت مى کنند  37 ـ و دیدى نماز خوان براى خود نمایى نماز مى خواند  38 ـ و دیدى مردم در اطراف قدرتمندانند  39 ـ و دیدى طالب حلال سرزنش و مذمت مى شود و طالب حرام ستایش و احترام مى گردد 40 ـ و دیدى در مکه و مدینه کارهایى مى کنند که خدا دوست ندارد و کسى از آن جلوگیرى نمى کند و هیچ کس بین آنها و کارهاى بدشان مانع نمى شود41 ـ و دیدى که به فقیر چیزى دهند که به او بخندند ولى در غیر خدا ترحّم است  42 ـ و دیدى که مردم مانند حیوانات در انظار یکدیگر عمل جنسى بجا آورند و کسى از ترس مردم از آن جلوگیرى نمى کند  43 ـ و دیدى که عقوق پدر و مادر رواج دارد و فرزندان هیچ احترامى براى آنها قائل نیستند بلکه نزد فرزند از همه بدترند  44 ـ و دیدى که پسر به پدرش نسبت دروغ بدهد و پدر و مادرش را نفرین کند و از مرگشان شاد گردد 45 ـ و دیدى که اگر روزى بر مردى بگذرد ولى او در آن روز گناه بزرگى مانند بدکارى، کم فروشى و زشتى انجام نداده، ناراحت است  46 ـ و دیدى که قدرتمندان غذاى عمومى مردم را احتکار کنند  47 ـ و دیدى که اموال خویشان پیامبر ص (خمس) در راه باطل تقسیم مى گردد و با آن قمار بازى و شرابخورى شود  48 ـ و دیدى که همّ و هدف مردم شکمشان و شهوتشان است 49 ـ و دیدى که صدقه را با وساطت دیگران و بدون رضاى خداوند و به خاطر در خواست مردم بدهند  50 ـ و دیدى که نشانه هاى برجسته حق ویران شده است، در این وقت خود را حفظ کن و از خدا بخواه که از خطرات گناه نجاتت بدهد.علایم و نشانه هاى حتمى ظهور امام زمان (عج)علایم و نشانه هاى حتمى، آن است که به هیچ قید و شرطى مقیّد و مشروط نیست و قبل از ظهور باید واقع شود با استفاده از روایات معصومینع علایم حتمى الوقوع عبارتند از: 1ـ امام صادق ع فرمود: پیش از ظهور قائم (عج) پنج نشانه حتمى است: خروج یمانى و سُفیانى، صیحه آسمانى، قتل نفس زکیّه، و فرو رفتن در بیابان. 2 ـ و نیز در جاى دیگر امام صادق ع فرموده است: وقوع ندا از امور حتمى است و سفیانى از امور حتمى است و یمانى از امور حتمى است و کشته شدن نفس زکیه از امور حتمى است و کف دستى که از افق آسمان بیرون مى آید، از امور حتمیه است. و اضافه فرمود: و نیز وحشتى در ماه رمضان است که خفته را بیدار مى کند و شخص بیدار را به وحشت انداخته و دوشیزگان پرده نشین را از پشت پرده بیرون آورد. 3 ـ حضرت على ع از رسول خدا ص روایت نموده که فرمود: ده چیز است که پیش از ظهور به وقوع خواهد پیوست. 1ـ سفیانى  2 ـ دجّال  3 ـ دخان  4ـ دابّه  5 ـ خروج قائم  6 ـ طلوع خورشید ازمغرب  7 ـ نزول عیسى  8 ـ خسوف در مشرق  9 ـ خسوف در جزیره العرب  10 ـ آتشى که از مرکز عدن شعله مى کشد و مردم را به سوى بیابان محشر هدایت مى کند. نشانه هاى ظهورهر رویکرد جهانى که در عرصه ى گیتى تحقق یافته و مى یابد ناگزیر از نشانه هایى است. بویژه رخدادهایى که توسط پیامبران الاهى خبر داده شده است. در این میان حرکت جهانى امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ از این قانون مستثنى نبوده و از نشانه هایى برخوردار است تا بشریت متوجه نزدیک شدن و یا فرا رسیدن آن شوند.از وحى پیرامون زمان دقیق ظهور حضرت صاحب الزمان ـ ارواحنا فداه ـ سخنى نرسیده است بلکه دستور داده اند که هرگاه کسى زمانى را تعیین کرد، او را تکذیب کنید لیکن براى آمدن آنحضرت نشانه هایى بیان فرموده اند که برخى از آن علائم حتمى شمرده است. به این معنا که پس از تحقق این امور ظهور آن امام قطعى است که پنج علامت مى باشند. برخى اندکى پیش از ظهور، برخى چند ماه بعد از آمدن آنحضرت و برخى اندکى پیش از قیام نجات بخش آنحضرت پدیدار مى شود.امام امیر مؤمنان على ـ علیه السلام ـ فرموده اند: آنچه که بطور حتم پیش از قیام قائم تحقّق خواهد یافت، بپا خاستن سفیانى و فرو رفتن گروهى در زمین بیدا و کشته شدن نفس زکیه و فریادى که از آسمان بلند شده و خروج فردى از یمن است.سایر علائمى که در این مورد بیان شده قابل تغییرند حتّى پر شدن زمین از ظلم. اگر چه تحقّق این مطلب قریب به حتم است امّا روایاتى از معصومین ـ علیهم السلام ـ وارد شده که اگر همه ى مردم دعا کنند امر غیبت به انتهاء (پر شدن زمین از ظلم و جور) نمى رسد. این خود حکایت از غیر حتمى بودن این نشانه ها دارد.ممکن است چنین تصور شود که آمدن سفیانى دربرگیرنده ى ظلم و جور فراوانى است! در جواب مى گوییم: این در صورتى است که مدّت سلطنت او طبق روایات نُه ماه طول بکشد ولیکن نُه ماه طول کشیدن حکومت وى نیز غیر حتمى است و ممکن است در آن بداء شده([1]) و زمان حکومتش یک ماه یا کمتر طول بکشد و آنچه حتمى است تنها قیام است. بلکه برخى در مورد محتوم بودن همین پنج علامت نیز بیانى دارند که وقوع این رویدادها حتمى نیست بلکه علامت بودن آنها براى ظهور حتمى است. بدین معنى که اگر اینها واقع شود حتماً ظهور و قیام آنحضرت را در پى داشته و این امر تخلّف ناپذیر است ولى ممکن هست اینها نیز اتّفاق نیفتد و در اصل وقوع اینها بداء حاصل شود چنانچه حضرت جواد ـ علیه السلام ـ حتمى بودن خروج سفیانى را تأیید نموده و سپس بداء را در آن ممکن مى شمارد([2]) و از دیگر سوى روایاتى اشاره به ناگهانى بودن امر فرج کرده و هم چنین شیعه را به انتظار لحظه بلحظه فرا مى خواند، که مى بایست تحقّق این امر در هر لحظه حتى در صورت عدم به وقوع پیوستن نشانه هاى حتمى، امکان پذیر باشد.خروج سفیانىهمانگونه که ذکر شد پدید آمدن سفیانى از نشانه هاى حتمى ظهور مى باشد امام باقر ـ علیه السلام ـ در تفسیر آیه شریفه (ثمّ قضى أجلا وأجل مسمى عنده) فرمودند:انّهما أجلان، أجل محتوم لا یکون غیره، أجل موقوف للّه فیه المشیّه لا واللّه انّ أمر السفیانی من المحتوم([3]).آن دو مهلت است یکى حتمى و دیگر غیر حتمى که مشیت الهى در آن کارگر خواهد بود. به خدا قسم کار سفیانى حتمى است.در بین حدیث شناسان اتفاق نظر وجود دارد که این فرد از فرزندان ابو سفیان است و به همین جهت او را سفیانى مى گویند.امیرالمؤمنین على ـ علیه السلام ـ مى فرمایند:یخرج ابن آکله الأکباد من الوادی الیابس وهو رجل رَبْعه وحش الوجه ضخم الهامه بوجهه أثر جدری إذا رأیته حسبته أعور اسمه عثمان وأبوه عنبسه وهو من ولد أبی سفیان حتّى یأتی ارضا ذات قرار و معین فیستوى على منبرها([4]).فرزند زن جگرخوار از بیابان خشک خروج مى کند و او مردى چهارشانه با چهره اى وحشتناک است. داراى سرى بزرگ و در چهره اش نشان زخمى چرکین دیده مى شود وقتى او را مى نگرى گویى یک چشم ندارد. نامش عثمان و پدرش عنبسه و از فرزندان ابو سفیان است. حرکتش را تا سرزمینى که داراى آرامش و آب خوش گوار ]کوفه[ است ادامه مى دهد و بر فراز منبر آن مى نشیند.خروج سفیانى قبل از قیام امام ـ ارواحنا فداه ـ واقع مى شود.عن جابر الجعفى قال: سألت أبا جعفر الباقر ـ علیه السلام ـ عن السفیانی، فقال انّی لکم بالسفیانی حتّى یخرج قبله الشیصبانی یخرج من أرض کوفان ینبع کما ینبع الماء فیقتل وفدکم، فتوقعوا بعد ذلک السفیانی وخروج القائم ـ علیه السلام ـ([5]).جابر جعفى از امام باقر ـ علیه السلام ـ درباره سفیانى مى پرسد. او مى فرماید: شما را با سفیانى چکار؟! پیش از او شیصبانى از کوفه خروج مى کند و چون آب از زمین مى جوشد و گروه شما را به خاک و خون مى کشد پس از وى منتظر خروج سفیانى و پس از او قیام قائم ـ علیه السلام ـ باشید.امام رضا ـ علیه السلام ـ فرمودند:قبل هذا الأمر السفیانی والیمانی والمروانی وشعیب بن صالح فکیف یقول هذا هذا؟([6])قبل از امر فرج، سفیانى و یمانى و مروانى و شعیب بن صالح پدیدار خواهند شد!! چگونه مى گوید این همان (مهدى) است (در حالى که هیچ یک پدیدار نشده اند).شخصیّت سفیانى (تفکّرات، رفتار)نام او عثمان بن عنبسه و از نژاد امویان است مردى سفاک و خون آشام که انسانها را مانند پشه به آسانى مى کشد هر حرامى را حلال نموده و به هر جنایتى دست مى یازد. در احادیث پیرامون تفکرات وى به گونه اى سخن رفته که گویى هیچ اعتنایى ندارد اگر چه تظاهر به اسلام مى کند لیکن صلیبى از طلا بر گردن آویخته است. از کارهاى سفیانى و جنایات هولناک او نیز بسیار سخن رفته است او سنگدلترین انسانهاست که عاطفه در قاموس زندگیش وجود ندارد و مهر و رحم در آن دیده نمى شود. او و یارانش دلهایى مالامال از کینه و نفرت، نسبت به خاندان پیامبر ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ دارند.در این زمینه اکتفا مى کنیم به حدیثى از وجود مقدس حضرت ختمى مرتبت محمّد ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ که درباره ى وى مى فرمایند:أشدّ خلق اللّه شرّاً وأکثر خلق اللّه ظلماً شَرِسٌ، قاسی القلب، یجمع له ولجیشه من کافّه الأقطار الاسلامیه فیهزمهم ویقتلهم وینادی شعار له فی حروبه هو: یا ربّ ثاری ثمّ النّار یا ربّ النّار ولا العار([7]).شر او از همه بندگان خدا بیشتر و سختتر است و بیش از همه ى مردم ستم مى کند. بد خلق و سنگ دل مى باشد از تمام کشورهاى اسلامى علیه او بسیج مى شوند آنگاه همگى را شکست داده و به خاک و خون مى کشد و شعارش در جنگها این است، اى خدا! انتقام و سپس آتش. خدایا! آتش آرى! اما عار و ننگ هرگز.و نمونه اى از کشتار او در کلام امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ در خطبه ى بیان این چنین ترسیم شده است.فیقتل بالزوراء سبعین ألفاً ویبقر بطون ثلاثمأه امرأه حامل. ([8])آنگاه در شهر زوراء هفتاد هزار نفر را به خاک و خون مى کشد و شکم سیصد زن حامله را مى درد.فتنه گرى سفیانىنشانه ى خروج سفیانى، پدیدار شدن سه پرچم و شعلهور شدن آتش جنگ بین آنهاست. پرچمى از سوى غرب حرکت کرده و وارد مصر مى شود و در آنجا دست به جنایات بسیارى مى زند و پرچمى از بحرین از جزیره ى (اُوال) از منطقه ى فارس به اهتزاز در مى آید. و پرچمى دیگر نیز از شام.این ماجرا یک سال ادامه خواهد یافت و پس از آن مردى از فرزندان عبّاس خروج مى کند و اهل عراق مى گویند: گروه پابرهنگان یا بیدادگران و صاحبان نظرهاى گوناگون آمدند. اهل شام و فلسطین دچار ترس و واهمه مى گردند و بسوى سردمداران شام و مصر روى مى آورند و به آنان گفته مى شود: شما بروید و پسر فرمانروا (یعنى سفیانى) را بخواهید و او را به یارى طلبید. آنان سفیانى را دعوت مى کنند و او با خواست آنان موافقت مى نماید و در نقطه اى از دمشق بنام حرستا فرود مى آید و دایى ها و وابستگان فکرى خویش را در آنجا جمع مى نماید. در بیابان خشک که منطقه اى در دمشق است، گروههاى متعددى طرفدار دارد که به او مى پیوندند. سفیانى دعوت آنان را اجابت مى کند و روز جمعه به همراه همه ى آنان در دمشق به مسجد مى رود و براى نخستین بار بر فراز منبر رفته و در نخستین منبر آنان را دعوت به جهاد مى کند و آنان نیز با شنیدن سخنانش با او بیعت مى کنند.سپس به نقطه اى بنام غوطه مى رود و همه ى مردم بر گرد او اجتماع مى کنند و اینجاست که سفیانى در رأس گروههایى از مردم شام خروج مى کند و سه گروه با یکدیگر درگیر مى شوند.1 ـ پرچم از ترک و عجم که سیاهرنگ است.2 ـ پرچم زرد رنگ که پرچم فرزند عباس است.3 ـ پرچمى از سفیانى و سپاه او.در نقطه اى بنام بطن ارزق پیکار سختى در میان آنان رخ مى دهد و شصت هزار کشته بر زمین مى ماند و سفیانى پیروز مى شود و مردم بسیارى را قتل عام مى کند و سرزمین و مراکز قبایل را تصرف کرده و در میان آنان نخست عادلانه رفتار مى کند به گونه اى که مى گویند: هر آنچه از بیدادگرى سفیانى به ما گزارش شده بى اساس است . . .به هر حال مدتى کوتاه با آنان خوشرفتارى مى کند و سپس نخستین حرکت خود بسوى حمص را آغاز مى کند و از آنجا به دروازه ى مصر مى رسد و در نقطه اى که قریه سبا نام دارد رخداد عظیم و پیکار سهمگین خواهد داشت که خبر آن همه جا منتشر مى گردد و دلها ـ از خشونت و شقاوت او ـ لبریز از ترس و دلهره مى گردد و شهرها یکى پس از دیگرى در مقابل او سقوط مى کند و سپس مستانه و مغرور به دمشق باز مى گردد([9]).سفیانى در عراقوقتى سفیانى با پیروزیهاى متعدد در دمشق مستقر شد سپاهى را بسوى عراق گسیل مى دارد آنها وارد سرزمین بابل که همان شهر نفرین شده ى بغداد است، فرود مى آیند و بیش از سه هزار نفر را مى کشد و بیش از صد زن را به زور تصاحب و هتک حرمت مى کنند و سیصد نفر از چهره هاى مهمّ بنى عبّاس([10])را نابود مى سازد و بعد از آن به کوفه سرازیر مى شوند و خانه هاى اطراف آن را تخریب مى کنند و پس از آن سپاه بسوى شام باز مى گردد امّا در بین راه پرچم نجات و هدایتى در کوفه به اهتزاز در مى آید و در راه به آنها مى رسد و ضمن پیکار شدیدى همه را نابود مى سازد بگونه اى که یک نفر از سپاه سفیانى باقى نمى ماند تا خبر شکست لشکر را به سفیانى باز گوید([11]).سفیانى در حجازمقارن با گسیل سپاه بسوى عراق، سفیانى سپاهى عظیم بسوى سرزمین حجاز یعنى مکّه گسیل مى دارد سپاه او به مدینه وارد شده و سه شبانه روز آن را غارت مى کند پس از آن بسوى مکّه روى آورده تا به بیابانى مى رسند، خداوند جبرئیل را بسوى آنان مى فرستد و دستور مى دهد که برود و آنان را نابود سازد و جبرئیل با پاى خود ضربتى بر آن زمین فرود مى آورد و زمین به فرمان خدا همه آنان را مى بلعد و جز دو نفر کسى باقى نمى ماند.این دو برادرند که به نامهاى بشیر و نذیر معرفى شده اند و جبرئیل به صورت آنها سیلى مى زند بگونه اى که صورتهاى آنها به عقب بر مى گرددو به همان حال مى ماند و به نذیر مى گوید: تو برو به دمشق و سفیانى را به ظهور مهدى ـ ارواحنا فداه ـ انذار کن و به او بگو که خدا سپاه اش را در بیداء هلاک کرد. و به بشیر مى گوید: برو بسوى مهدى ـ ارواحنا فداه ـ در مکه و او را بهلاک ظالمین بشارت بده و بر دست او توبه کن که او توبه تو را مى پذیرد. و او خدمت حضرت مى آید حضرت دستان مبارک خود را بصورت او مى کشد و دوباره به حال اول باز مى گردد و با او بیعت مى کند و در رکاب آنحضرت مى ماند([12]).سفیانى و نداى آسمانىامیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ فرموده اند:بعد از برگشت مغرورانه و مستانه ى سفیانى به شام، او در نقطه اى براى نوشیدن شراب و ارتکاب گناه و معصیت مى نشیند و یاران و پیروان خویش را نیز به انجام گناه و جنایت فرمان مى دهد. از مجلس گناه بر مى خیزد و در حالیکه در دست سلاحى دارد دستور زنا مى دهد و به یارانش مى گوید با زنان مرتکب فحشا گردند، آنگاه شکم زنان را پاره کنند و کودکان را از رحمها بیرون مى کشند و آنها مرتکب چنین شقاوتها مى گردند و هیچ کس توان باز داشتن آنان را از این پلیدیها در خود نمى بیند. اینجاست که فرشتگان، پریشان حال مى شوند و خدا فرمان ظهور قائم آل محمّد را که از نسل من مى باشد، صادر مى کند بى درنگ خبر ظهور او در سراسر گیتى پخش مى گردد و جبرئیل در آن هنگام بر فراز صخره اى در بیت المقدس فرود مى آید و خطاب به جهانیان مى گوید:جاء الحقّ وزهق الباطل انّ الباطل کان زهوقا.حق فرا رسید و باطل از میان رخت بربست. همانا باطل همیشه نابود است.یا عباد اللّه! اسمعوا ما أقول: انّ هذا مهدیّ آل محمّد خارج من أرض مکّه فأجیبوه([13]).اى بندگان خدا! گوش فرا دهید آنچه را که مى گویم: این مهدى آل محمّد است که از سرزمین مکّه خروج کرده او را اجابت کنید.شکست سفیانىپس از آنکه خبر فرو رفتن لشکر عظیم سفیانى بین مدینه و مکه به او مى رسد و مى فهمد که حضرت مهدى ـ ارواحنا فداه ـ قیام نموده است، از عراق به شام و فلسطین آمده خود را آماده ى رویارویى با آن حضرت مى کند در ملاقاتى که بین او و امامـ علیه السلام ـ رخ مى دهد امام ـ علیه السلام ـ وى را به حضور مى پذیرد و آن گفتگو به بیعت سفیانى با آن حضرت و ایمان آوردن به وى مى انجامد، سپس سفیانى از آنجا به قرارگاه سپاه خود باز مى گردد سران سپاهش به او مى گویند چه کردى؟! مى گوید من در برابر منطق محکم او اسلام او را پذیرفتم و با او دست بیعت دادم. سران سپاه او را ملامت مى کنند بگونه اى که تصمیم جنگ با حضرت را مى گیرد. سحرگاه یکى از روزها پیکار نهایى حق و باطل آغاز مى گردد و خداوند پس از نبردى خونبار میان دو سپاه عدل و ظلم، حجّت خدا و یاران او را پیروزى کامل مى بخشد و سپاه سفیانى همگى نابود مى شوند([14]).خروج حسنىدر لابه لاى آنچه بیان شد یکى دیگر از نشانه هاى ظهور امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ که بوى حتم و یقین به خود گرفته است، خروج فردى به نام سید حسنى است. او جوانمردى از بنى هاشم و از نسل پیامبر خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ است و در دست راست او خالى وجود دارد ـ که البته بنا بر برخى روایتها در دست چپ او چنین نشانه اى ست ـ و از خراسان حرکت و جنبش خود را آغاز مى کند. او شیعه و پیرو خاندان وحى و رسالت است بر عقیده ى خویش پایبند و استوار و داراى نفوذ گسترده و محبوبیّت در دلهاست او همان کسى است که پیش از سپاه سفیانى و قتل و غارت آنها وارد کوفه مى شود و همزمان با ورود او یمانى نیز از یمن به وى مى پیوندد و سپاه سفیانى را در خارج کوفه از بین مى برند و بعد از آن امر را به امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ تسلیم مى کند و با او بیعت مى کند.امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند:یخرج شاب من بنی هاشم بکفّه الیمنى خال، ویأتی من خراسان برایات سود بین یدیه شعیب بن صالح، یقاتل أصحاب السفیانی فیهزمهم([15]).امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند:جوانى از نسل هاشم که در دست راست وى خالى هست از طرف خراسان با پرچمهاى سیاه خروج مى کند فرمانده لشکر او شعیب بن صالح است و او با لشکر سفیانى نبرد کرده و آنان را متلاشى مى نماید.خروج یمانىیکى از عوامل زمینه ساز ظهور منجى عالم بشریّت که در گذشته حتمى الوقوع بودنش را ذکر کردیم خروج فردى از یمن است این حرکت هدایت بخش ترین حرکت پیش از ظهور است و نویدبخش مؤمنان منتظر. حضرت رسول ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ مى فرمایند:خروج الثلاثه: السفیانی والخراسانی والیمانیّ فی سنه واحده فی شهر واحد فی یوم واحد ولیس فیها من رایه اهدى من رایه الیمانی، لأنّه یدعو إلى الحقّ([16]).سفیانى و خراسانى و یمانى در یک سال و یک ماه و یک روز قیام نموده و در میان ایشان پرچمى چون پرچم یمانى به هدایت نزدیکتر نیست.امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند:یکون خروج السفیانی من الشام وخروج الیمانی من الیمن([17]).قیام سفیانى از شام و یمنى از یمن است.در روایات آمده است که: یمنى در پى نبرد سفیانى با وى وارد عراق مى شود. و نیز یمنى با کمک از نیروى خراسانى وارد صحنه کارزار با لشکریان سفیانى خواهد شد.پرچم هاى سیاه در یارى امام زمان ـ ارواحنا فداه ـیکى دیگر از نشانه هاى ظهور که در روایات بدان اشاره شده است پدیدار شدن پرچم خراسانى است البته آنچه که از سخنان معصومان ـ علیهم السلام ـ بدست مى آید این است که پرچم هاى متعددى از شرق یعنى بلاد شرقى ایران تا سر حدّ چین قیام مى کنند که ظاهراً محلّ اجتماع آنها خراسان است و خراسانى نیز که پرچم مستقلى دارد با کمک آنان حرکت خود را آغاز مى نماید، پرجم خراسانى مهمترین آن پرچمهاست. و به این اعتبار از همه ى آنها برایات شرقى تعبیر شده که داراى پرچم هاى سیاه هستند.نکته ى دیگر اینکه در روایات به سه پرچم از خراسان اشاره شده است که در سه مرتبه قیام مى کنند که دو مورد از آنها تحقق یافته یکى بیرقهاى سیاه ابو مسلم خراسانى که براى تشکیل دولت بنى العباس بوده است و دوم پرچم مغول که از ناحیه خراسان آمد و دولت بنى العباس را بر هم زد لیکن سوم باقیمانده و اوست که متصل به ظهور امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ خواهد بود و با سفیانى خواهد جنگید. حضرت باقر ـ علیه السلام ـ فرمود:آنگاه که لشکر سفیانى در کوفه مشغول قتل و غارت باشند بیرقهایى از طرف خراسان برسند که منزلها را بسرعت طى کنند و با ایشان چند نفر از اصحاب قائم ـ ارواحنا فداه ـ باشد([18]).قال رسول اللّه ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ :انّا أهل البیت، اختار اللّه لنا الآخره على الدنیا وانّه سیلقى أهل بیتی من بعدی تطریداً وتشریداً حتّى ترفع رایات سود من المشرق فیسألون الحقّ فلا یعطون فیقاتلون فینصرون فیعطون الذی سألوا فمن أدرکهم منکم أو من أبنائکم فلیأتهم ولو حبواً على الثلج، فانّها رایه الهدى یدفعونها إلى رجل من أهل بیتی یملأ الأرض قسطاً وعدلاً بعدما ملئت جوراً وظلماً([19]).براى ما اهل بیت خداوند آخرت را بر دنیا برگزیده است. همانا پس از من دودمانم آواره و مطرود مردم واقع خواهند شد تا آنگاه که پرچمهاى سیاه از سوى مشرق پدیدار شود پس آنان حق را طلب کنند لیکن به ایشان داده نشود پس مى رزمند و پیروز مى شوند پس هر کس از شما و یا نسل شما ایشان را درک کرد باید خود را به آنان رساند اگر چه بر روى یخها بخزد آنان امر را به مردى از خاندان من مى سپارند که زمین را از عدل و داد لبریز مى سازد پس از آنکه از ظلم و جور مالامال شود.کسوف و خسوفیکى دیگر از نشانه هاى ظهور امام مهدى ـ ارواحنا فداه ـ رخداد دو پدیده نابهنگام و غیر عادى کسوف و خسوف است. اگر چه این دو پدیده از رخدادهاى طبیعى ست لیکن تحقق آنها منوط به شرائط ویژه نجومى مى باشد که در غیر این صورت امر غیر عادى خواهد بود.امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند:پیش از این امر ـ ظهور قائم آل محمّد ـ علیهم السلام ـ ـ ماه در 25 ماه رمضان و خورشید در نیمه آن ماه گرفته مى شود آنگاه است که حساب منجمان بر هم مى خورد.گرفتن خورشید و ماه، پدیده ى جدیدى نیست. ولى آنچه که مهمّ است این است که همیشه کسوف در اوائل ماه و خسوف در اواخر ماه رخ مى دهد. و این قانونى است که تا بحال نقضى به آن وارد نشده ولیکن قبل از ظهور آنحضرت ماه در 25 و خورشید در 15 ماه رمضان مى گیرد و این از آیات الهى است که به گفته امام ـ علیه السلام ـ از آنهنگام حساب منجّمین نیز به هم مى خورد([20]).در این باب احادیث دیگرى ست که مى توان بدان رجوع نمود([21]).
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۴ ، ۱۶:۱۰
میثم جمال فاضل
میثم فاضل: میثم فاضل: پادشاهی وزیری داشت که هر اتفاقی می افتاد وزیر میگفت:خیراست! روزی دست پادشاه درسنگلاخها گیرکرد ومجبور شدند انگشتش را قطع کنند،وزیردر صحنه حاضر بودگفت:خیراست! پادشاه ازدرد به خود می پیچید،از رفتار وزیر عصبی شد،اورا به زندان انداخت،۱سال بعد پادشاه که برای شکار به کوه رفته بود،در دام قبیله ای گرفتارشد که بنا بر اعتقادات خود،هرسال ۱نفررا که دینش باانها مختلف بود،سر میبرندو لازمه اعدام ان شخص این بودکه بدنش سالم باشد وقتی دیدند اسیر،یکی از انگشتانش قطع شده،وی را رها کردند انجا بود که پادشاه به یاد حرف وزیر افتاد که زمان قطع انگشتش گفته بود:خیر است! پادشاه دستور ازادی وزیر را داد وقتی وزیر ازاد شد و ماجرای اسارت پادشاه را از زبان اوشنید،گفت:خیراست! پادشاه گفت:دیگرچرا؟ وزیر گفت:از این جهت خیراست که اگرمرا به زندان نینداخته بودی و زمان اسارت به همراهت بودم،مرا به جای تو اعدام میکردند .
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۴ ، ۰۹:۲۳
میثم جمال فاضل
حمله داعش نشانه ظهور است؟داعش پس از سوریه حالا به عراق رفته است ایا این ناآرامی ها و جریان جدید از نشانه های ظهور می باشد؟وقتی به نیمه شعبان نزدیک میشویم اجتماع ما رنگ و بوی دیگری میگیرد، جنب و جوشی ایجاد میشود و گویا جامعه با نگاهی تازه به یاد امام زمان علیه السلام می‌افتد. اما اگر کمی در فرهنگ دینی تشیع دقت کنیم گویا مقوله انتظار و فرج بحثی است که باید در تار و پود جامعه شیعی تنیده باشد، و افراد روزانه و یا هفتگی متذکر به مباحث مهدویت و وجود مقدس امام زمان علیه السلام باشند. ولی آنچه دیده میشود تذکری سالیانه در پیش اقراد است آن هم به خاطر چند چراغانی و پخش شربت و شیریتی در سطح شهر . اما آیا واقعا باید این گونه باشد؟نکته جالب در اینجاست که قدیمیها بیشتر متذکر این موضوع بودند اما جامع امروز ما با وجود رسانه ها کمتر متذکر این داستان هستند، در حالیکه اگر در برخی روایات جستجو کنیم و به سراغ علایم ظهور برویم این واقعیت کاملا عجیب به نظر می آید. زیرا گویا جامعه امروز ما بسیار نزدیکتر به ظهور است تا جامعه دیروز، و فضای اجتماعی، فرهنگی که روایات از علایم ظهور ارایه میدهند بسیار شبیه به دوران ماست.ما را چه شده که با این همه قراین کمتر به یاد امام زمان خویش هستیم. چطور است که گذشتگان ما که این تحولات عجیب اجتماعی را ندیده بودند بیشتر متذکر امام زمان خویش بودند و بیشتر ظهور را نزدیک می‌دانستند، اما ما امروزه با دیدن اینهمه تحولات اجتماعی عجیبی که مشابه آن در روایات آماده است، ظهور را نزدیک نمی‌دانیم و تنها با دیدن چند چراغانی و شربت و شیرینی به یاد حضرتش می‌افتیم!کافی است به برخی اخبار داخلی و خارجی دقت کنیم. این روزها بسیار صحبت از اتفاقاتی است که در عراق و سوریه در حال افتادن است. جنایاتی که توسط گروه های افراطی چون داعش در سوریه و امروزه در شهرها و استانهای شمالی عراق مانند موصل و الانبار در حال اتفاق است. گاهی این اخبار را تنها میشنویم و گاهی هم میشنویم و تحلیل میکنیم. اما فارغ از اینکه نتیجه این تحلیلها نشان از دخالت امریکایییها باشد یا نباشد، واقعیتی دیگر را متذکر میشود. اتفاقاتی در حال افتادن هستند، که در روایات ما به  آنها اشاره هایی مشابه شده، که اگر این چنین شد منتظر ظهور باشید.امام صادق ع فرمودند: پیش از ظهور قائم علیه السلام پنج نشانه حتمى است: خروج یمانى و سُفیانى، صیحه آسمانى، قتل نفس زکیّه، و فرو رفتن در بیابان. و یا در جایی دیگر داریم که وقتى سفیانى با پیروزیهاى متعدد در دمشق مستقر شد سپاهى را بسوى عراق گسیل مى دارد آنها وارد سرزمین بابل مى‌شوند[1] و... و  یا امیرمومنان در خطبه ای که برای اهل بصره خواندند، درباره وقایع ظهور می فرمایند: ... و یجری علی الموصل قتال شدید یحل بها ثم ینزل الی السفیانی.. و اما موصل فتهلک أهلها من الجوع و الغلاء (و در موصل جنگ شدیدی صورت میگیرد .... اما موصل که اهل آن از گرسنگی و گرانی هلاک میشوند ...)[2]فارغ از اینکه آیا داعش همان لشکر سفیانی هست یا خیر و آیا جنگهای اخیر این گروه در موصل همان پیش بینی امیرالمومنان علیه السلام است -که البته نباید به صورت قطعی چنین حرفی را زد- اما آیا ما با شنیدن چنین اخباری متذکر وجود امام زمان علیه السلام و احتمال نزدیکی ظهور شده‌ایم؟و یا در جای دیگری امام صادق علیه السلام در روایتی به 119 نشانه و علامت از علایم ظهور اشاره مى‌کنند که در اینجا به برخی از نشانه های فرهنگی و اجتماعی آن اشاره مى نماییم:و دیدى که نوجوانان پسر همان کنند که زنان مى کنند  ودیدى که مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا کنند و دیدى که بچه ها به بزرگان احترام نمى گذارند و دیدى که عقوق پدر و مادر رواج دارد و فرزندان هیچ احترامى براى آنها قائل نیستند بلکه نزد فرزند از همه بدترند و دیدى که پسر به پدرش نسبت دروغ بدهد و پدر و مادرش را نفرین کند و از مرگشان شاد گرددو دیدى که مردم مانند حیوانات در انظار یکدیگر عمل جنسى بجا آورند و کسى از ترس مردم از آن جلوگیرى نمى کند و دیدى که شنیدن سخن حق بر مردم سنگین است ولى شنیدن باطل برایشان آسان است  ....اما آیا این نشانه های اجتماعی ما را به یاد حضرت انداخت و ما را متذکر به نزدیکی ظهور کرد؟چقدر در اجتماع چهرهای  پسران جوانی را دیدیم که با آرایش و تغییر چهره مردانه خود، خویش را به زنان مشابه کردند؟ چقدر دیدیم که آوازه همجنسگرایان در دنیا بلند شده و برای خود به دنبال حقوق و اظهار وجود و تشکبلات و انجمنها هستند و در جامعه خودمان نیز میبینیم که صدای این افراد اندک اندک، بلند و بلندتر می‌شود؟چفدر دیدیم و شنیدیم که فرزندان در برابر والدین خود ایستاده و به آنها بی احترامی میکنند؟ چقدر کارشناس در رسانه ها دیدیم که درباره مشکلات والدین و فرزندان صحبت می‌کنند و متذکر میشوند که قبلا این مشکلات خانوادگی و بی‌حرمتی‌ها نبوده است؟مگر در همین چند روز اخیر در خبرها نخوانیدیم و نشنیدیم که خواننده‌ای ایرانی در کنسرت خود در جلوی تماشاگران عریان شده و بدین کار خود افتخار میکند و بی‌بی‌سی و دیگر رسانه‌ها نیز میزگرد قرار می‌دهند که آیا کار این شخص خوب بوده یا بد؟ و ندیدیم در صفحات اجتماعی و فضای مجازی چقدر از او حمایت می‌کنند؟ ندیدیم مردمی را که در جریان این عمل بسیار ناپسند قرار می‌گیرند و آنچنان به راحتی با این عمل برخورد میکنند که گویا هیج اتفاقی نیفتاده است؟ما امروزه به کمک رسانه‌ها و وسایل ارتباط جمعی هر روزه بیشتر و بیشتر در جریان این تحولات سیاسی،  اجتماعی، فرهنگی قرار می‌گیریم. اما چندبار متذکر میشویم که اینها یعنی ظهور نزدیک است؟ قطعا وقت ظهور آن حضرت براى هیچ کس جز خداوند متعال معلوم نیست و کسانى که وقت ظهور را تعیین مى‌کنند، دروغگو شمرده شده اند. به عبارتی در فرهنگ شیعی کسانی که وقت خاصی را برای ظهور آن حضرت مشخص می‌کنند، «وقاتون» خوانده شده‌اند و مکرراً دستور به تکذیب آنان داده‌اند؛ اما میتوانیم بگوییم که بدون آنکه بتوان زمانی را برای ظهور آن حضرت مشخص کرد، تنها می‌توان گفت که بر اساس قرائن خصوصا قرائن اجتماعی‌ای که، البته نمیتوان به طور کامل بر روایات تطبیق داد اما مشابهت بسیاری دارد، زمان ظهور آن حضرت نزدیک است.اما ما را چه شده است که با این همه قراین کمتر به یاد امام زمان خویش هستیم. چطور است که گذشتگان ما که این تحولات عجیب اجتماعی را ندیده بودند بیشتر متذکر امام زمان خویش بودند و بیشتر ظهور را نزدیک می‌دانستند، اما ما امروزه با دیدن اینهمه تحولات اجتماعی عجیبی که مشابهه آن در روایات آماده است، ظهور را نزدیک نمی‌دانیم و تنها با دیدن چند چراغانی و شربت و شیرینی به یاد حضرتش می‌افتیم! نکند مصداق قسمت اول این عبارت شده‌ایم که إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدا وَ نَرَاهُ قَرِیبا (آنها ظهور را دور می بینند و ما نزدیک). در حالیکه ما باید آنانی باشیم که ظهور را نزدیک ببینیم. نکند آن ایمانی که در گذشتگان ما بود دیگر از وجود ما رخت بر بسته و رفته است؟پی نوشت:[1] بحارالانوار، ج 52، ص 186.[2]  الزام الناصب ج2 ص149
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۴ ، ۲۰:۰۳
میثم جمال فاضل