اگاهی

سلام من میثم جمال فاضل هستم. من سعی دارم در این سایت برای شما مطالب مفید و نو قرار دهم خواهشا بعد از خواندن مطالب نظر بگذارید...

اگاهی

سلام من میثم جمال فاضل هستم. من سعی دارم در این سایت برای شما مطالب مفید و نو قرار دهم خواهشا بعد از خواندن مطالب نظر بگذارید...

۱۰ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

بخونید لطفا خیلى وقتتون رو نمیگیره.....پشیمون نمیشید از خوندنشﺗﺨﻤﻴﻦ ﺯﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ 93% ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﻦ ﻣﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ، ﺯﻳﺮﺍ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻲ ﺍﻧﺪﻳﺸﻨﺪ، ﻭﻟﻲ ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺟﺰﺀ ﺁﻥ 7% ﺑﺎﻗﻲ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﻴﺪ، ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ، ﻣﻦ ﺟﺰﺀ ﺁﻥ 7% ﺑﻮﺩﻡ!‏​خداوند؛در اوقات ذیل ازخنده کردن سخت بدش می اید:1: خنده کردن در بالاى قبرستان 2: خنده کردن از پشت جنازه 3: در مجلس علما 4: در هنگام تلاوت قرآن کریم5: در مسجد 6: در هنگام اذان..........5 . معلومات سحر امیز ... 1_ایا میدانى: زمانى که اذان تمام میشود؛ دعایت مستجاب میشود....پس محروم نکن خودت را از دعا؛بعد از تکرار کردن اذان و دعاى معروف (اللهم رب هذه الدعوة التامة....) حتما منتشر کن شاید یکى غیر از تو اینرا نمیداند، .....2_ایا میدانى کجا قرار داده میشود گناهان تو در حالی که نمازمیخوانی؟ رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند (که بنده ی خدا وقتی بلند شد تانماز بخواند با تمام گناهانش آمده ..... پس گناهانش بر روی سرش وگردنش گذاشته میشود پس هر بار که که به رکوع وسجود میرود گناهانش میریزد) ای کسی که عجله میکنی در رکوع وسجود؛ سجود ورکوعت را تا میتوانی طولانی کن تا گناهانت از تو بریزد این اجر را از دست نده.....3_ایا میدانی زن نیکو کاری فوت کردو هر وقت قبرش رازیارت میکردند از خاک قبرش بوی گل می امد شوهرش گفت که او هیچ وقت خواندن سوره ملک را قبل از خواب ترک نمیکرده پس مبارک باد بر ان کسی که خواندن سوره ملک قبل از خواب را برای خودش عادت قرار داده پس بر این کار حریص باش زیرا نجات میابی از عذاب قبر "به هر کس دوستش داری خبر بده" 4_ایا میدانی با خواندن آیة الکرسى بعد از هر نماز فاصله بین تو وبهشت فقط مرگ است ...یعنی با مرگ ورودت در بهشت تضمینی است...... 5_ایا میدانی بعد از تمام شدن نمازنباید عجله کنی وباید مدتی بشینی؛ برای اینکه ملائکه بعد نماز براى تو دعا میکنند ؛نزد خداوند ....... �توجه- توجه- توجه- توجه هرکس در موقعی اذان به موسیقی و ترانه گوش دهد نمی تواند هنگام مرگ شهادتین بگوید . ........واگر منتشر نکنی بدان که گناهانت مانع این کارت شده اند . بفرست و بگذار غیر از تو ؛کسی توبه کند. اللهم صل على محمد واله محمدبخون تا بفهمی خدا چه مهربونه(فقط بخون)فواید آیة الکرسی: خواندن آن هنگام خروج از منزل، هفتاد هزار فرشته نگهبان شما میشوند......هنگام ورود به منزل، قحطی و فقرهرگز به منزلتان نمی آید......خواندن بعد از وضو،شخصیت شما را70درجه بلند مرتبه تر می سازد......خواندن قبل ازاستراحت، فرشته هاتمام شب رامحافظتان خواهندبود......خواندن بعد ازنمازواجب، فاصله شما تابهشت فقط مرگ است.....پخش این پیام زیباصدقه جاریه است .....التماس دعابدا به حال اشخاصی که .آوازها و جوکها روپخش میکنند واز نشر آیات قرآن خجالت میکشند......اعوذ بالله من الشیطان الرجیمبسم الله الرحمن الرحیم�اللّه ُلاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُو الْحَیُّ الْقَیُّوم لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْض مَن ذَاالَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِم ْوَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُون بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَاشَاء وَسِع کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَات وَالأَرْض وَلا یَؤُودُهُ حِفظُهُمَا وَهُوالْعَلِی ُّ الْعَظِیمُ ) .خدایاکسی که ارسالش کند روزیش را بیشتر کنحتى اگرسرت شلوغه بفرسبخون و ب بزرگی خدا پی ببر.الله اکبرکف دسته چپتو نگاه کن چه عددی میبینی?? 81 خو ب .حالا کف دسته راستتو نگاه کنچه عددی میبینی?? 18 خو ب.حالا این دو رو از هم کم کن?? میشه6363 سن پیامبر و بیشتر اصحاب پیامبرخو ب .حالا این دو رو با هم جمع کن?? میشه99 99تعداد القاب خدا و بزرگترین عدد دو رقمی حالا 99 را در 63 ضرب کن?? میشه 6237 تعداد آیات قرآن !! سبحان الله !!این پیام رو در حد توانت منتشرکن ؛ الان یه دست میذاری رو دکمه میفرستی و فراموشش میکنی ولی روز قیامت چنان ثوابی برات داره که غافلگیرت میکنه .مطمئن باش( و خداوند هرگز خلاف وعده نمیکند) قرآن کریمحضرت علی" فرمودند: وقتی یک انسان جوان توبه می کند از مشرق تا مغرب قبرستان ها برای چهل روز از عذاب قبر نجات داده میشوند.حضرت علی می‌فرمایند: نورانی شود چهره کسی که این حدیث را به دیگران می‌رساند.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۴ ، ۱۲:۲۴
میثم جمال فاضل
حرم مطهر امام حسین(ع) در آستانه ماه محرم سیاه پوش شدشفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)-  دیوارها و صحن های حرم مطهر امام حسین(ع) در آستانه فرارسیدن ماه محرم الحرام، سیاه پوش شد.به گزارش شفقنا به نقل پایگاه آستان مقدس حسینی، شهرکربلای معلی در آستانه فرا رسیدن ماه محرم با فراموشی مظاهر و نشانه های سرور و شادی، یکپارچه سیاه پوش شده و حرم مطهرامام حسین(ع) نیز با پرچم های سیاه عزادار شد.خیابان ها و کوچه های این شهر نیز همزمان با فرارسیدن ماه عزاداری و ماتم، لباس عزا برتن کرد و کاروان حسنیی در اماکن مختلف داخل و خارج مرکز این شهر برپا شد.ترجمه شفقناانتهای پیام
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۴ ، ۱۲:۴۳
میثم جمال فاضل
فضیلت و اعمال ماه محرم الحرامبسم الله الرّحمن الرّحیمماه محرّم الحرام ؛ { اهمّیت / فضیلت . آداب و اعمال . وقایع }اهمّیت / فضیلت :بدان که این ماه، ماه حزن اهل بیت (علیهم السّلام) و شیعیان ایشان است ( مفاتیح الجنان . فصل هفتم . در اعمال ماه محرّم ) . از حضرت امام رضا علیه السّلام روایت است که چون ماه محرّم داخل می شد، پدرم را کسی خندان نمی دید و اندوه و حزن، پیوسته بر او غالب می شد تا روز دهم چون روز عاشورا می شد، آن روز، روز مصیبت و حزن و گریه ی او بود و می فرمود : امروز روزی است که حسین علیه السّلام شهید شده.............................................................................................آداب و اعمال :روز اوّل : اوّل محرّم، اوّل سال(قمری) است و در آن دو عمل وارد است :1- روزه : در روایت ریان بن شبیب از حضرت امام رضا علیه السّلام مروی است که هر که در این روز روزه بدارد و خدا را بخواند، خداوند دعای او را مستجاب کند چنان که دعای زکریا را مستجاب نمود.2- نماز : از حضرت امام رضا (علیه السّلام) منقول است که حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم روز اوّل محرّم دو رکعت نماز می کرد و چون فارغ می شد، دست ها را بلند می کرد و دعائی را می خواند ... ( مفاتیح الجنان . فصل هفتم . در اعمال ماه محرّم ) .روز سوم :1- روزه : و چنین وارد شده که در آن روز یوسف علی نبینا و آله و علیه السّلام از چاه به در آمد و هر کس آن روز را روزه بگیرد خداوند غصّه و اندوه او را بزداید و مشکل را بر او آسان کند ( المراقبات . ص 55 ) و ( به همین مضامین در مفاتیح الجنان . فصل هفتم . در اعمال ماه محرّم ) . روز نهم :روز تاسوعا است؛ از حضرت صادق علیه السّلام روایت است که فرمود : تاسوعا روزی بود که جناب امام حسین علیه السّلام و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتال آن حضرت اجتماع کردند و ابن مرجانه و عمرسعد خوشحال شدند به سبب کثرت سپاه و بسیاری لشکر که برای آنها جمع شده بود و جناب امام حسین علیه السّلام و اصحابش را ضعیف شمردند و یقین کردند که یاوری از برای آن حضرت نخواهد آمد و اهل عراق او را مدد نخواهند نمود پس فرمود : پدرم، آن ضعیف غریب ( مفاتیح الجنان . فصل هفتم . در اعمال ماه محرّم ) ..................................................................................آداب و اعمال مخصوص روز عاشورا :روز دهم : روز شهادت ابوعبدالله الحسین علیه السّلام و روز مصیبت و حزن ائمّه اطهار علیهم السّلام و شیعیان ایشان است .بنی امیه لعنه الله علیهم از برای برکت، آذوقه ی سال را در روز عاشورا در خانه ذخیره می کردند؛ از حضرت امام رضا علیه السّلام منقول است که هر که ترک کند سعی در حوائج خود را، در روز عاشورا و پی کاری نرود، حق تعالی (حوائج) دنیا و آخرت او را برآورد و هرکه روز عاشورا، روز مصیبت و اندوه و گریه ی او باشد، حق تعالی روز قیامت را روز فرح و سرور و شادی او گرداند و دیده اش در بهشت به ما روشن گردد ... ( مفاتیح الجنان . فصل هفتم . در اعمال ماه محرّم ) .1- عدم توجه به امور دنیا : شایسته است که شیعیان در این روز مشغول کاری از کارهای دنیا نگردند و از برای خانه ی خود چیزی ذخیره نکنند و مشغول گریه و نوحه و مصیبت باشند و تعزیت امام حسین علیه السّلام را اقامه نمایند و به ماتم اشتغال نمایند به نحوی که در ماتم عزیزترین اولاد و اقارب خود اشتغال می نمایند.2- خواندن زیارت عاشورا : زیارت عاشورای آن حضرت را بخوانند و سعی کنند در نفرین و لعن بر قاتلان آن حضرت و یکدیگر را تعزیت گویند در مصیبت آن جناب و بگویند: (( أعظَمَ اللهَ اُجَورَ نَا بِمُصَابِنَا بِالحُسَینِ عَلَیهِ السَّلاَمُ وَجَعَلَنَا وَ إِیّاکُم مِنَ الطَّالِبِینَ بِثَارِهِ مَعَ وَلِیهِ الإِمَامِ المَهدِی مِن آلِ مَحَمَّدٍ عَلَیهِمُ السَّلاَمُ )) .3- گریه و مقتل خوانی : شایسته است در این روز مقتل بخوانند و یکدیگر را بگریانند .4- امساک از خوردن و آشامیدن : شایسته است که شیعیان در این روز امساک کنند از خوردن و آشامیدن بی آن که قصد روزه کنند و در آخِر روز بعد از عصر افطار کنند به غذایی که اهل مصیبت (می خورند) مثل ماست یا شیر و امثال آنها نه مثل غذاهای لذیذه ... .5- استحباب لعن بر قاتلان امام حسین علیه السلام : هزار مرتبه بر قاتلان آن حضرت لعنت کند و بگوید : (( اَللَّهُمَّ العَن قَتَلَهَ الحُسَینِ عَلَیهِ السَّلاَمُ )) (مفاتیح الجنان . فصل هفتم . در اعمال ماه محرّم ) .....................................................................................کتاب شریف (( مفاتیح الجنان )) تألیف محدّث بزرگ حاج شیخ عبّاس قمی رحمه الله می باشد.کتاب شریف (( المراقبات )) تألیف عارف کامل میرزا جواد آقا ملکی تبریزی رحمه الله می باشد.وقایع :10 محرّم سال 61 ه.ق ؛ شهادت حضرت امام حسین علیه السّلام در سنّ 57 سالگی و اصحاب ایشان علیهم السّلام و وفات دو دختر امام حسین علیهم السّلام در غروب روز عاشورا بعد از فرار از خیمه ها .11 محرّم سال 61 ه.ق ؛ حرکت کاروان اهل بیت علیهم السّلام به سوی کوفه .12 محرّم سال 61 ه.ق ؛ ورود کاروان اسرا علیهم السّلام به کوفه .14 محرّم سال 61 ه.ق ؛ خاکسپاری شهدای کربلا توسّط قبیله ی بنی اسد به راهنمایی امام زین العابدین علیه السّلام .19 محرّم سال 61 ه.ق ؛ حرکت کاروان اسرا علیهم السّلام به سوی شام .25 محرّم سال 95 ه.ق ( یا 12 یا 18 ) ؛ شهادت حضرت امام زین العابدین علی بن الحسین علیه السّلام در سنّ 57 سالگی .
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۴ ، ۱۲:۱۲
میثم جمال فاضل
امام حسین(علیه السلام) فرزند امام علی بن ابیطالب(علیه السلام) و بزرگ بانوی عالم، فاطمه زهرا (علیهاالسلام) است. او در روز سوم یا پنجم ماه شعبان سال چهارم هجرت، بعد از امام حسن مجتبی در مدینه به دنیا آمد. در روایات فراوانی آمده است که آن حضرت از بطن مادر در شش ماهگی - چون یحیی بن زکریا(علیه السلام) - به دنیا آمد.(1) حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) هشت سال با جد خود و سی و هشت سال همراه با پدر و چهل و هشت سال با برادرش امام مجتبی(علیه السلام) و ده سال پس از امام مجتبی(علیه السلام) زندگی کرده است. شهادت سومین امام ما در سال 61 هجری اتفاق افتاده است. بنابراین عمر شریف ایشان 57 سال و چهار ماه و 25 روز خواهد بود.(2) امام در زمان جدّ، پدر و بردارامام حسین(علیه السلام) بسیار مورد علاقه جد بزرگوار، پدر و برادر خود بودند. سخنان پیامبر گرامی و شیوه برخورد آن حضرت با سالار شهیدان گویای این مدعاست؛(3) در دوران امام علی(علیه السلام) و در پیکارهای متعدد در بصره، صفین و نهروان و ... امام حسین(علیه السلام) حضور فعال داشت؛ اما امام علی(علیه السلام) هیچگاه به او و دیگر برادرش اجازه پیکار نمی‌داد، و مکرر برادران دیگر چون اباالفضل العباس، محمد حنفیه را به نبرد می‌فرستاد، تا آنجا که محمد حنفیه به معاویه گفت: «من دستان علی (علیه السلام) بودم و دو برادر من حسن و حسین(علیه السلام) چشمان مبارک پدرم بودند؛ چرا که همیشه دست از چشم حراست می‌کند.»(4)رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آن دو(حسن و حسین) را امام معرفی فرمود: «ابنای هذان امامان قاما او قعدا؛ حسن و حسین هر دو امام‌اند، خواه قیام کنند یا نکنند.» پس از امام مجتبی(علیه السلام) امام حسین(علیه‌السلام) سکوت اختیار فرمود تا عهد با معاویه پایدار بماند، و شاید مصالح دیگری برای جامعه اسلامی پدید آید.رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آن دو را امام معرفی فرمود: «ابنای هذان امامان قاما او قعدا(5)؛ حسن و حسین هر دو امام‌اند، خواه قیام کنند یا نکنند.» پس از امام مجتبی(علیه السلام) امام حسین(علیه‌السلام) سکوت اختیار فرمود تا عهد با معاویه پایدار بماند، و شاید مصالح دیگری برای جامعه اسلامی پدید آید. امام حسین(علیه السلام) پس از معاویهدر نیمه رجب سال 60 هجری، معاویه از دنیا رفت.(6) یزید جایگزین او شد. یزید نامه‌ای به والی مدینه «ولید بن عقبه» نوشت و از او خواست که از امام حسین(علیه السلام)، عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر بیعت بگیرد.(7) ابن زبیر و ابن عمر در اواخر ماه رجب از مدینه فرار کردند؛ اما امام حسین(علیه‌السلام) از بیعت امتناع ورزید.(8)«مروان بن حکم» علی الدوام والی مدینه را بر گرفتن بیعت از امام تحریک می‌کرد تا این که شب یکشنبه - دو روز مانده به پایان رجب - امام به سوی مکه حرکت فرمود.(9)سحرگاه روز عاشورا امام را خواب ربود. هنگامی که بیدار شد، یاران را از رویای صادقانه خویش با خبر ساخت. آن حضرت فرمود: «سگانی را دیدم که مرا گاز می‌گرفتند اما شدیدترین آنها بر من سگی بود که به پیسی و برص مبتلا بود.»(10)و بعد از آن رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را در خواب می‌بینند که به دنبالشان اصحاب آن حضرت بوده‌اند، در حالی که فرموده بود: «تو شهید این امت هستی؛ اهل آسمان‌ها و ملکوت اعلی تو را بشارت می‌دهند، امشب افطار نزد من هستی، شتاب کن و هیچ تاخیر مینداز، پس این ملکی است که از آسمان فرود می‌آید تا که از خون شما برگیرد و در شیشه‌ای سبز قرار دهد.»(11)در تمام بخش‌های نهضت کربلا، قطب و مدار حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) بود. در اینجا به تنهایی امام و «وتر الموتور؛ تنهای تنها» بودن آن بزرگ می‌پردازیم. امام در صبح گاه عاشوراسپاه ابن سعد آراسته بود و امام(علیه السلام) نیز سپاه خود را آراست. چشم امام به سپاه ابن سعد افتاد و دستان خویش را بلند کرد و اینگونه خدا را خواند: «پروردگارا! تو در هر گرفتاری مورد اعتماد من هستی؛ و تو در همه سختی‌ها امیدم هستی. هر امری که اعتماد به آن داشته و وعده داده شده‌ام تنها از جانب تو بر من نازل می‌شود. چه بسیار ناراحتی که دل در آن ضعیف می‌شود و حیله و راه فرار در آن کم می‌شود و دوست در آن به خذلان و خواری می‌افتد و دشمن در آن شماتت می‌کند که همه از طریق تو نازل شده و من به سوی تو شکوه می‌آورم. این گلایه، بریدگی از غیر تو و رغبتی است که به سوی تو دارم. پس در کار من گشایش کن و آن را برطرف ساز. تو سرپرست هر نعمت و صاحب هر نیکی و نهایت هر رغبت هستی.»(12)در نیمه رجب سال 60 هجری، معاویه از دنیا رفت. یزید جایگزین او شد. یزید نامه‌ای به والی مدینه «ولید بن عقبه» نوشت و از او خواست که از امام حسین(علیه السلام)، عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر بیعت بگیرد. ابن زبیر و ابن عمر در اواخر ماه رجب از مدینه فرار کردند؛ اما امام حسین(علیه‌السلام) از بیعت امتناع ورزید.امام مرکب خود را طلب کرد و بر آن سوار شده و سپس با فریادی رسا بر مردم نهیب زد: «ای اهل عراق! - در حالی که بیشتر افراد صدای امام را می‌شنیدند - گوش کنید و عجله نکنید تا شما را به آنچه حق شما بر من است موعظه کنم تا این که عذر را بر شما تمام کنم.»(13) امام پس از شهادت اهل بیت(علیه السلام)پس از شهادت قاسم، امام در برابر خیمه‌ها ایستاده بودند. علی اصغر در دست امام تیر خورده بود و عباس نیز به شهادت رسیده بود. دیگر یار و یاوری برای امام نمانده بود. از طرفی تشنگی آن حضرت را آزار می‌داد. امام با شمشیری آخته در برابر آن گروه ستمگر قرار گرفت. در حالی که از حیات و زندگی مأیوس بود، آن مردم را به مبارزه می‌طلبید. هر که به قتال امام حاضر می‌شد، در دم کشته می‌شد. در این نبرد کسی تاب مقاومت نداشت. عده زیادی به دست توانای امام کشته شدند.امام به جانب راست سپاه حمله‌ور شد؛ او اینگونه رجز می‌خواند:الموت اولی من رکوب العار                               والعار اولی من دخول النار(14)«مردن از آلودگی به عار و ننگ بهتر است، و عار و ننگ از ورود به آتش بهتر است.»پس از آن، امام به طرف چپ سپاه دشمن حمله کرد و می‌فرمود:انا الحسین بن علی                                       احمی عیالات ابیآلیت ان لا انثنی                                            امضی علی دین النبی(15)«من حسین فرزند علی هستم، از خاندان پدرم حمایت می‌کنم، سوگند خورده‌ام که به دشمن پشت نکنم؛ و پیرو دین نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) باشم.»در واقع این آخرین سرود حماسی اباعبدالله الحسین(علیه السلام) بوده است.«عبدالله بن عمار بن عبد یغوث» می‌گوید: غمگینی چون او ندیده بودم که فرزندان و اهل بیت و یار و دوستانش کشته شده باشند و اینگونه با قوت روح و بدن برزمد. امام آنگونه با جرأت و دلیرانه بر دشمن حمله می‌کرد که گروه دلیر مردان (دشمن) هر وقت او شدت نشان می‌داد، از هم می‌شکافت و دیگر کسی توان مقاومت نداشت.«عبدالله بن عمار بن عبد یغوث» می‌گوید: غمگینی چون او ندیده بودم که فرزندان و اهل بیت و یار و دوستانش کشته شده باشند و اینگونه با قوت روح و بدن برزمد. امام آنگونه با جرأت و دلیرانه بر دشمن حمله می‌کرد که گروه دلیر مردان (دشمن) هر وقت او شدت نشان می‌داد، از هم می‌شکافت و دیگر کسی توان مقاومت نداشت. (16)«عمر بن سعد» در حالی که همه سپاهیانش را مورد خطاب قرار داده بود، فریاد زد: «این فرزند انزع البطین (از القاب امام علی علیه السلام) است، و این پسر کشنده عرب است. از هر طرف به او حمله کنید» ناگهان چهار اسب تیرانداز امام را محاصره کردند. در این محاصره بین امام و خیمه‌گاه فاصله انداختند. امام به آنها نهیب زد: «ای پیروان خاندان ابی سفیان! اگر شماها دین ندارید و از روز بازگشت نمی‌هراسید، پس در دنیای خود آزاده باشید و به (روش) نیاکان خود باز گردید، اگر عرب هستید، همان طور که اینگونه می‌پندارید.»(17)شمر صدا زد: «ای پسر فاطمه! چه می‌گویی؟» امام فرمود: «من و شما با هم می‌جنگیم، زنان گناهی ندارند. تا زنده‌ام تجاوزکاران و سرکشان و نادانان خود را از تعرض به حرم من باز دارید.» شمر پذیرفت و همه امام را هدف گرفته بودند. جنگ به سختی گرایید و تشنگی عرصه را بر امام تنگ کرد. (18)امام اینبار به سوی فرات حمله‌ور شد. «عمرو بن حجاج» که با چهار هزار سپاه در اطراف فرات بود، شکست خورد و سپاه از اطراف امام پراکنده شد. اسب وارد آب شده بود، امام به اسب خود فرمود: «تو تشنه‌ای و من نیز تشنه‌ام؛ تا از آب ننوشی من هم از آب نخواهم نوشید»، اسب از نوشیدن آب امتناع داشت. گویا کلام امام را می‌فهمید. امام دست زیر آب بردند که ناگاه کسی فریاد زد: «آیا شما از (نوشیدن) آب لذت می‌بری در حالی که به حرم تجاوز شد؟» امام آب را ریخت و هیچ ننوشید و با سرعت روانه خیمه‌ها شد. (19) امام و وداع دومامام به خیمه‌گاه رسیده بود. بار دیگر با بستگان وداع کرد و آنان را به صبر و بردباری امر کرد و فرمود: «برای بلا آماده باشید و بدانید که خداوند متعال حامی و نگهدار شماست و به زودی شما را از شر دشمنان خلاصی می‌بخشد و عاقبت کارتان را به خیر قرار داده، دشمن شما را به عذاب مبتلا خواهد ساخت و عوض این بلا به شما انواع نعمت‌ها را کرامت خواهد داشت، پس شکوه و گلایه نکنید، و چیزی که از قدر و ارزش شما بکاهد بر زبان نرانید.»(20) این سخت‌ترین هنگامه در این روز برای امام بود؛ به این واقعیت، در وصیت حضرت زهرا(سلام الله علیها) اشاره شده است.در این هنگام امام متوجه دختر خود – سکینه - شد که از بقیه زنان کناره گرفته و گریان و ندبه‌کنان است. امام به او نزدیک شد. او را به صبر دعوت فرمود و تسلی داد. فریاد عمر بن سعد بلند شد: «ای وای بر شما! تا هنگامی که او به خود و حرمش مشغول است به او هجوم برید. به خدا سوگند، اگر او با فراغت بال به شما حمله کند طرف راست و چپ سپاه شما را از هم می‌پاشد.»از هر طرف به سوی امام تیراندازی شد، به گونه‌ای که تیرها از بین طناب‌های خیمه‌گاه می‌گذشت و گاه به لباس زنان اصابت می‌کرد. زنان به وحشت افتادند و سراسیمه به خیمه‌گاه بازگشتند و همه در انتظار بودند که امام چه برخوردی خواهد کرد. امام چون شیری غضبناک بر آنان حمله کرد. هر که در برابر شمشیر او قرار می‌گرفت با مرگ رو به رو می‌شد. از هر سو تیرها به امام نشانه می‌رفت و گاه به سینه یا گلوی امام می‌نشست.(21)شمر صدا زد: «ای پسر فاطمه! چه می‌گویی؟» امام فرمود: «من و شما با هم می‌جنگیم، زنان گناهی ندارند. تا زنده‌ام تجاوزکاران و سرکشان و نادانان خود را از تعرض به حرم من باز دارید.» شمر پذیرفت و همه امام را هدف گرفته بودند. جنگ به سختی گرایید و تشنگی عرصه را بر امام تنگ کرد.امام پس از شهادت برادرش تنها شد. ناگاه دومین فریاد استغاثه بلند شد: «آیا کسی هست که از حرم رسول خدا حمایت و حراست کند؟ آیا یگانه‌پرستی هست که از خدا در ارتباط با ما بترسد؟ آیا پناه دهنده‌ای هست که در پناه دادن ما به خداوند امید بندد؟» پس از آن صدای ناله زنان بلند شد،(22) و امام سجاد(علیه السلام) با تکیه بر عصای از جا برخاست در حالی که از شدت بیماری شمشیرشان بر زمین کشیده می‌شد. ناگاه امام حسین(علیه السلام) با فریادی بلند فرمود: «ام کلثوم! او را نگهدار! مبادا زمین از نسل آل محمد خالی گردد.» پس از آن ام کلثوم امام سجاد(علیه السلام) را به بستر خویش بازگردانید.(23)امام حسین(علیه السلام) عیال خویش را به سکوت امر فرمود و از آنها خداحافظی کرد. در آن حال، امام جبّه‌ای از خز به همراه داشتند و عمامه پیامبر را بر سر نهاده بود و شمشیر آن حضرت را بر کمر بسته بود.(24) امام پیراهنی طلب کردند که هیچ کس به آن رغبت نداشته باشد و آن را زیر لباس خود پوشیدند. لباسی برای امام آوردند. امام آن را نپسندید چون آن را لباس ذلت و خواری دانست.(25) آری، لباس کهنه را گرفت و آن را قدری پاره کرد و زیر لباس خود پوشید. و زیرجامه‌ای را طلبید و آن را نیز پاره کرد و پوشیدند، تا آن لباس را دشمنان از تنش در نیاورند.(26)پس از هر حمله امام به وسط میدان باز می‌گشت و مکرر این عبارت‌ها را ترنم می‌فرمود: «لاحول و لا قوة الا بالله العظیم(27)؛ هیچ قدرت و نیرویی نیست مگر از آن خدای بزرگ.» در همین حال گاه طلب آب می‌فرمود. شمر در پاسخ گفت: «آن را نمی‌آشامی تا به آتش وارد گردی... .»«ابوالحتوف جعفی» تیری به پیشانی امام نشانه رفت. امام به سختی آن را از پیشانی بیرون آورد. همراه آن خون بر صورت امام جاری شد. امام فرمود: «پروردگارا! تو می‌بینی که من در چه وضعیتی از این بندگان سرکش و معصیت کارت قرار گرفته‌ام، خدایا! تعداد اینها را برشمار و همه را خود بکش و بر روی زمین احدی از اینها را باقی مگذار و هرگز آنها را مورد بخشش قرار مده.»(28)امام با صیحه‌ای بلند فریاد زد: «ای امت نابکار! چه بد بعد از محمد(صلی الله علیه و آله) با عترت او برخورد کردید، اما شما پس از من کسی را نخواهید کشت که کشتن او را بر خود سهل و آسان شمارید. اما کشتن مرا ساده گرفته‌اید؛ به خدا قسم، امیدوارم که خداوند مرا به شهادت گرامی دارد و سپس از شما بدون این که خود بدانید انتقام بگیرد.»امام جبّه‌ای از خز به همراه داشتند و عمامه پیامبر را بر سر نهاده بود و شمشیر آن حضرت را بر کمر بسته بود. امام پیراهنی طلب کردند که هیچ کس به آن رغبت نداشته باشد و آن را زیر لباس خود پوشیدند. لباسی برای امام آوردند. امام آن را نپسندید چون آن را لباس ذلت و خواری دانست. آری، لباس کهنه را گرفت و آن را قدری پاره کرد و زیر لباس خود پوشید. و زیرجامه‌ای را طلبید و آن را نیز پاره کرد و پوشیدند، تا آن لباس را دشمنان از تنش در نیاورند.«حصین» گفت: «ای پسر فاطمه! چگونه از ما انتقام می‌گیری؟» امام فرمود: «خدا بین خودتان چند نفر را در فقر و وحشت قرار می‌دهد که بدان سبب خونتان را خواهند ریخت، سپس عذابی سهمگین بر شما نازل خواهد کرد.»(29)از آن همه زخم‌های بسیار، ضعف بر امام غالب شده بود، امام ایستاد تا قدری استراحت کند. فردی با سنگ به پیشانی او زد. پیشانی آن حضرت شکست و خون صورت او را گرفت. دامن لباس را بالا زد تا از ورود خون به چشمان جلوگیری کند. دیگری با تیری سه شعبه قلب امام را نشانه گرفت و آن تیر بر قلب امام نشست. امام فرمود: «بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله؛ به نام خدا، و برای خدا و بر مبنای ملت و آیین رسول خدا» به آسمان سر برداشت و خدای تعالی را مورد خطاب قرار داد: «الهی انک تعلم انهم یقتلون رجلاً لیس علی وجه الارض ابن نبی غیره؛ پروردگارا! تو خود می‌دانی که اینها مردی را می‌کشند که بر روی زمین جز او پسر پیامبری نیست.»(30)سپس تیر را از پشت خود بیرون کشید و خون چون ناودان فوران زد.(31) دست را زیر زخم سینه نهاد تا این که از خون پر شد، و به آسمان پاشید و فرمود: «بر من آسان است آن چه فرود آید، زیرا آن در برابر چشم خداوند است» از آن خون قطره‌ای به زمین نریخت.(32) بار دیگر دست زیر خون گرفت و آن را بر سر و صورت و محاسن خود پاشید و فرمود: «همین گونه خواهم بود تا خداوند و جدم رسول الله را ملاقات کنم، در حالی که به خون خضاب شده‌ام؛ و خواهم گفت: ای جدم! فلان و فلان مرا کشتند.»(33)خون همچنان جاری بود تا این که امام بر روی زمین نشست، ولی خود را بر روی زانو به جلو می‌کشید. این حالت چندان ادامه نیافت تا این که «مالک بن نصر» با شمشیر ضربتی به سر مبارک او زد؛ کلاه خُودی که امام بر سر داشتند مملو از خون شد امام فرمود: «با این دست نه بخوری و نه بیاشامی و خداوند با ستمکاران محشورت سازد.» کلاه خُود را از سر برداشت و عمامه را بر کلاه خود بست.(34) دشمن امام را لحظه به لحظه بیشتر محاصره می‌کرد. امام قدرت برخاستن نداشت. عبدالله بن الحسن به حمایت از امام وارد میدان شد و روی سینه امام به شهادت رسید.(82790) مردم تمایلی به قتل امام نداشتند؛ کشتن امام را هر قبیله به دیگر طائفه واگذار می‌کرد. (35)ناگاه شمر فریاد زد: «منتظر چه هستید و چرا توقف کرده‌اید؟ همه بر او حمله کنید.» این بود که «زرعة بن شریک» ضربتی به کتف چپ امام زد و «حصین» تیری به گلوی امام نشانه رفت.(36) دیگری بر گردن امام زد و «سنان بن انس» با نیزه‌ای به سینه مبارک امام زد و قفسه سینه شکسته شد؛ هم او تیری به گلوی حضرت زد(37) و «صالح بن وهب» نیزه‌ای به پهلوی او زد.(38)«هلال بن نافع» گفت: من نزدیک حسین ایستاده بودم امام در حال جان سپردن بود؛ «لیکن به خدا سوگند تا به حال کشته‌ای را ندیده‌ام به نیکویی او که در خون آغشته شود و اینگونه زیبای‌روی و نورانی باشد. آنقدر نور چهره او و زیبایی هیبتش مرا به خود مشغول داشته بود که به طور کلی از کشته شدن او غفلت داشتم»(39) در همان حال حضرت گاه طلب آب می‌کرد و دیگران از پاسخ به این درخواست ابا داشتند.پس از هر حمله امام به وسط میدان باز می‌گشت و مکرر این عبارت‌ها را ترنم می‌فرمود: «لاحول و لا قوة الا بالله العظیم؛ هیچ قدرت و نیرویی نیست مگر از آن خدای بزرگ.» در همین حال گاه طلب آب می‌فرمود. شمر در پاسخ گفت: «آن را نمی‌آشامی تا به آتش وارد گردی... .» امام و دعای آخرچون آن حالت امام شدت یافت، سر به آسمان بلند کرد و چنین دعا کرد: «خدایا! تو برترین جایگاه را داری، بزرگ‌ترین قدرت، آنچه می‌خواهی می‌کنی، بی نیازی از خلایق، بزرگی‌ات بس عریض است و بر هر چه بخواهی توانایی، لطف و مهربانی تو نزدیک است، در عهد و پیمان راستگویی، نعمت تو سرازیر است و بلای تو نیکو، وقتی تو را بخوانم نزدیکی، هر چه را خلق کردی بر آن احاطه داری، توبه پذیرنده‌ای، از هر کسی که به تو باز گردد، بر هر چه اراده کنی دست یافته‌ای، هر چه را طلب کنی می‌یابی، وقتی که تو را شکر گویم تو سپاسگزاری، تو فراوان یاد می‌کنی هنگامی که تو را یاد می‌کنم، تو را می‌خوانم در حالی که محتاج و نیازمندم، در حال فقر به تو رغبت نشان می‌دهم، به سوی تو جزع می‌کنم، در حالی که بیمناکم، می‌گریم در حال گرفتاری و از تو کمک می‌طلبم در حال ناتوانی، به تو تکیه می‌کنم در حالی که کفایتم می‌کنی، پروردگارا! بین ما و قوم ما تو خود حکم کن؛ چرا که آنها ما را فریب دادند و ذلیل و خوار ساختند، به ما نیرنگ زدند و ما را کشتند در حالی که ما خاندان پیامبر تو و فرزند دوست محمد(صلی الله علیه و آله) هستیم که تو او را به پیامبری برانگیختی، و او را امین وحی خود دانستی، پس ما را در کارمان گشایش عطا فرما، ای بخشنده‌ترین بخشندگان!»(40)سپس اینگونه فرمود: "اصبر علی قضائک، یا رب، لا اله سواک یا غیاث المستغیثین(41)؛ «الهی بر قضای تو شکیبایی می‌کنم، معبودی جز تو نیست، ای پناه درخواست کنندگان!»نیز فرمود: « جز تو خدایی ندارم، و پرستش کننده‌ای جز تو نیست، بر حکم تو صبر می‌کنم، ای پناه کسی که جز تو پناهی ندارد! ای همیشگی که پایان ندارد! و ای زنده کننده مردگان! ای که بر کسب همه، احاطه داری! بین ما و بین آنها - ای بهترین حاکمان - تو خود قضاوت کن.»(42) امام و پیام به خیمه‌هااسب امام در اطراف آن حضرت می‌چرخید و خود را به خون امام آغشته می‌کرد.(43) ابن سعد گفته بود: «این اسب، از اسبان خوب پیامبر است. او را بگیرند و محاصره کنند» اما مردم شام در این امر ناکام مانده بودند. بنابراین گفت: «او را رها کنید تا ببینم چه می‌کند.» او پیشانی خود را به خون حسین آغشته کرد و شیهه ای زد.(44) به فرموده امام باقر(علیه السلام) آن حیوان پیوسته از ستم به حسین و از امتی که پسر پیامبرش را کشته، می‌نالید و آن حیوان شیهه‌کنان به خیمه‌گاه می‌دوید.(45)«ابوالحتوف جعفی» تیری به پیشانی امام نشانه رفت. امام به سختی آن را از پیشانی بیرون آورد. همراه آن خون بر صورت امام جاری شد. امام فرمود: «پروردگارا! تو می‌بینی که من در چه وضعیتی از این بندگان سرکش و معصیت کارت قرار گرفته‌ام، خدایا! تعداد اینها را برشمار و همه را خود بکش و بر روی زمین احدی از اینها را باقی مگذار و هرگز آنها را مورد بخشش قرار مده.»«هنگامی که چشم زنان به آن اسب با یال و کاکل پر خون و زین واژگون افتاد، از خیمه‌گاه بیرون ریخته، موی پریشان کردند و بر صورت سیلی می‌زدند. بر چهره خود می‌نواختند، و فریاد ناله سر داده بودند. بعد از عزت، به ذلت و خواری افتادند و به سوی قتلگاه حسین شتابان می‌دویدند.»(46)ام کلثوم فریاد می‌زد: «ای محمد و ای پدرم، ای علی جان و ای جعفر طیار و ای حمزه (سیدالشهداء) این حسین است که عریان به روی خاک کربلا افتاده.»(47) اما زینب(سلام الله علیها) اینگونه می‌نالید: "وا اخاه، وا سیداه، وا اهل بیتاه، لیت السماء اطبقت علی الارض و لیت الجبال تدکدکت علی السهل(48)؛‌ «وای برادرم! وای آقایم! وای اهل بیتم! ای کاش آسمان بر زمین می‌افتاد و کوهها بر دشت‌ها به هم می‌خورد.»حضرت زینب (سلام الله علیها) نزدیک امام رسیده بود.در همان حال عمر بن سعد با عده‌ای از یارانش به قتلگاه نزدیک شده بود و امام در آخرین لحظات عمر شریفش به سر می‌برد. پس زینب فریاد زد: «ای عمر! اباعبدالله را می‌کشند و تو به او می‌نگری؟» وقتی عمر سعد از زینب روی گرداند، اشک چشمانش بر موهای چهره‌اش جاری شد.(49)زینب فرمود: «ویحکم، اما فیکم مسلم، فلم یجیبها احد(50)؛ وای بر شما! آیا در بین شما مسلمانی نیست؟ احدی او را پاسخ نداد.» پس از آن ابن سعد فریادی بر سر مردم زد که: بر او فرود آیید و او را راحت کنید» شمر با سرعت بر گودال وارد شد و بر سینه امام نشست و محاسن شریف آن ولی اعظم الهی را گرفت و با دوازده ضربه(51) سر مقدس عزیز زهرا(سلام الله علیها) را از تن مقدسش جدا ساخت.آخرین مناجات امام «الهی رضاً برضاک؛ خدایا به رضای تو راضی و خشنود هستم» و آخرین کلامش «بسم الله و بالله و فی سبیل الله؛ به نام خدا و به کمک خدا و در راه خدا» بود. پی‌نوشت‌ها:1- بحارالانوار، ج44، ص 202 .2- ابصارالعین، ص 23.3- برای اثبات این مسئله ر ک: بحارالانوار، ج44، ص 269 و 250 .4- ابصارالعین، ص 23 .5- الارشاد، ج2، ص30 .6- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص324.7- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص338.8- ابصارالعین، ص 24 .9- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص 341- 340 .10- کامل الزیارات، ص 75؛ بحارالانوار، ج45، ص87 .11- بحارالانوار، ج45، ص 3.12- الارشاد، ج2، ص96 .13- الارشاد، ج2، ص97 .14- مثیرالاحزان، ص72؛ خوارزمی، مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص33 .15- مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص33؛ بحارالانوار، ج45، ص 50 .16- مناقب آل ابی طالب، ج4، ص110.17- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص452 .18- اللهوف، ص52 .19- بحارالانوار، ج 45، ص 50؛ نفس المهموم، ص 220 .20- موسوعه کلمات الامام الحسین، ص 491 .21- مقتل الحسین مقرم، ص 227 .22- اللهوف، ص 50 .23- الخصائص الحسینیه، ص 188 .24- المنتخب للطریحی، ص 439.25- مناقب آل ابی طالب، ج4، ص 109 .26- اللهوف، ص 53 .27- اللهوف، ص 51 .28- مقتل الحسین مقرم، ص 350 .29- نفس المهموم، ص 221، مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 34 .30- مقتل الحسین مقرم، ص 351 .31- نفس المهموم، ص 222/ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 34/ اللهوف، ص 52 .32- اللهوف، ص 52 .33- مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 34 .34- الکامل فی التاریخ، ج2، ص570؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص35 .35- الارشاد، ج2، ص 110؛ اللهوف، ص 53- 52 .36- الاتحاف بحب الاشراف، ص 52 .37- اللهوف، ص 54.38- بحارالانوار، ج 45، ص 54 .39- بحارالانوار، ج 45، ص 57؛ اللهوف، ص 55 .40- اقبال الاعمال، ج1، ص 315 و ج 3، ص 304؛ موسوعه کلمات الامام الحسین، ص 510- 509 .41- موسوعه کلمات الامام الحسین، ص 510 .42- ریاض المصائب، ص 465؛ موسوعه کلمات الامام الحسین، ص 510 .43- امالی الصدوق، ص 98؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 37 .44- بحارالانوار، ج 10، ص 205 .45- مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 37 .46- بحارالانوار، ج 98، ص 322.47- بحارالانوار، ج 45، ص 60؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج 2، ص 37 .48- اللهوف، ص 54 .49- الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 572 .50- الارشاد، ج2، ص 112 .51- مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 37 .برگرفته از کتاب یاران شیدای حسین بن علی علیهماالسلام، استاد مرتضی آقا تهران
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۴ ، ۱۲:۰۹
میثم جمال فاضل
بسم الله الرحمن الرحیمیا رب الحسین علیه السلام بحق الحسین علیه السلام اشف صدرالحسین علیه السلام بظهور الحجه علیه السلامالسلام علی الحسین و علی علی بن الحسینو علی اولاد الحسینو علی اصحاب الحسینروز اول محرم الحرامآغاز سال ۱۴۳۱ قمریآغاز ایام حسینیماجرای شعب ابیطالب علیه السلام جنگ ذات الرقاع امام حسین علیه السلام در راه کربلا ۶۱قمری.قیام مردم مدینه علیه یزید وفات آیت الله سید عبدالله شیرازی سال ۱۴۰۵قمری.یورش ابرهه به مکه معظمه برای نابودی کعبه - ۵۳سال پیش از هجرتسریه ابو سلمه بن عبد الأسد - سال چهارم هجری قمریفرمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم برای دریافت زکات - سال نهم هجری قمریواقعه {مرج صُفَّر} در شام - سال ۱۴هجری قمریآغاز خلافت عثمان بن عفان. - سال ۲۴هجری قمریوفات محمد حنفیه، فرزند امیر مومنان علیه السلام - سال ۸۱هجری قمری.درگذشت شیخ حسن صاحب معالم فرزند شهید ثانی ۱۰۱۱قمری.روز دوم محرم الحرامورود امام حسین علیه السلام به کربلا  نامه امام حسین علیه السلام برای اهل کوفهروزسوم محرم الحرامورود عمر بن سعد ملعون به کربلا با ۴۰۰۰نفر.خریداری بخشی از زمین کربلا به دست امام حسین علیه السلام . این زمین ها همان مکانی است که قبر مطهر در آن قرار دارد.|برکناری مستعین عباسی از خلافت - سال ۲۵۲هجری قمریروز چهارم محرم الحرامسخن پراکنی عبیداللّه‏ بن زیاد ملعون علیه امام حسین علیه‏السلام در مسجد کوفه و مسدود شدن راههای ورودی و خروجی کوفه به دستور او.فتوای شریح قاضی به قتل امام حسین علیه السلامولادت قابیلخراب شدن قصر نمرودروز پنجم محرم الحرامدعوت ابن زیاد از شیث ربعی فرمانده پیادگان عمر سعد ملعون برای جنگ با امام حسین علیه السّلاماعزام سپاه ابن زیاد جهت ممانعت از حرکت مردم کوفه براى یارى امام حسین علیه‏السلام.آغاز سریه عبدالله بن اُنیس - سال ششم هجری قمریروز ششم محرم الحرامدعوت حبیب بن مظاهر از طایفه بنی اسد برای یاری امام حسین علیه السلام وفات عالم بزرگ سید ابوالحسن محمدبن حسین رضی رضی الله عنه ۴۰۶ قمری.روز هفتم محرم الحرامبستن آب بر امام حسین علیه السلام نامه عبیدالله بن زیاد به عمر بن سعد مبنی بر سختگیری بر امام حسین علیه السلامنبرد سرنوشت ساز هواداران بنی عباس با سپاهیان اموی - سال ۱۳۲ هجریروز هشتم محرم الحرامقحط آب در خیمه های حسینی ملاقات امام حسین علیه السلام با ابن سعد ملعونوفات عالم جلیل آیت الله شیخ محمد رازی ۱۴۲۱قمری.روز نهم محرم الحرامتاسوعای حسینیمحاصره خیمه ها در کربلا آمدن امان نامه برای فرزندان ام البنین علیها السلام  و امتناع حضرت عباس علیه السلام و برادرانش از پذیرش امان نامه دشمنصدور فرمان حمله عمومی به خیام امام حسین علیه السلام از سوی عمر بن سعد.درخواست تاخیر جنگ از سوی امام حسین علیه السلام تا یک شب دیگرآمدن لشکر تازه نفس به کربلا به دستور ابن زیادخطابه امام حسین علیه السلام برای اصحابشان.ورود شمر بن ذی الجوشن به کربلا - سال ۶۱هجری قمریدرگذشت آیت الله میرزا علی فلسفی ۱۴۲۷قمری. روز دهم محرم الحرامعاشورای حسینیروز عزای آل الله علیهم السلامپیوستن حربن یزید ریاحی به اباعبدالله الحسین علیه السلام و شهادت آن جناب رضی الله عنهشهادت امام حسین علیه السلام و دیگر اصحاب علیهم السلامغارت اموال حرم حسینی توسط لشکریان ابن زیاد. جدا شدن سرهای مطهر به آتش کشیدن خیمه های آل الله فرستادن  راس مطهر امام حسین علیه السلام به  کوفه در عصر عاشورا توسط خولی ملعونقتل ابن زیاد در عاشورای ۶۷هـ  به فرمان مختار وفات ام سلمه ۶۲-۶۳هـ.برگزاری اولین مراسم رسمی عزای امام حسین علیه السلام به دستور معزالدوله دیلمی ۳۵۲قمری.آغاز غزوه ذات الرّقاع سال پنجم هجری قمری.وقوع سریه قُرطاء - سال ششم هجری قمریوفات بشر حافی سال ۲۲۶هجری قمری.بمب گذاری در حرم حضرت رضا علیه السلام توسط منافقین و شهادت ۲۷نفر  سال ۱۴۱۵قمری. روز یازدهم محرم الحرامحرکت کاروان اسرا از قتلگاه کربلاروز دوازدهم محرم الحرامدفن شهدای کربلا ورود اهل بیت علیهم السلام به کوفه شهادت حضرت سجاد علیه السلام بنابر قولی سال 95 قمری.روز سیزدهم محرم الحراماسرای اهل بیت علیهم السلام در مجلس یزید علیه اللعنه والعذابانتشار خبر شهادت امام حسین علیه السلام در مدینه و شام شهادت عبدالله بن عفیف ازدی - سال 61 هجری قمری.درگذشت علامه شیخ محمد صالح مازندرانی ۱۳۹۱قمری.روز چهاردهم محرم الحرامدرگذشت آیت الله صدرالدین عاملی اصفهانی ۱۲۶۳قمری. روز پانزدهم محرم الحراموفات آیت الله میرزا جلیل کوه کمره‌ای ۱۴۰۵قمری.ولادت عالم بزرگوار سید رضی الدین علی بن موسی بن طاووس مشهور به سیدبن طاووس سال ۵۸۹قمری.وقوع غزوه خیبر - سال هفتم هجری قمری.ورود نمایندگان طایفه {نخع} به مدینه و پذیرش دین اسلام - سال ۱۱هجری.آغاز غزوه کُدر - سال ۱۶هجری قمریروز شانزدهم محرم الحرامهجوم مسلمانان به دمشق - سال ۱۴هجری قمری.تدوین تاریخ اسلامی - سال ۱۶هجری قمریروز هفدهم محرم الحرامنزول عذاب سجیل بر اصحاب فیل.ولادت فقیه و محدث فرزانه بهاءالدین محمد عاملی معروف به شیخ بهایی قدس سره در سال 953 قمری.روز هجدهم محرم الحرامتغییر قبله مسلمانان از بیت المقدس به مکه معظمه  سال دوم هجری.درگذشت فقیه عالی قدر آیت الله محمد حسن مامقانی در سال ۱۳۲۳ قمری.روز نوزدهم محرم الحرامحرکت کاروان کربلا از کوفه به سوی شام روز بیست و یکم محرم الحراموفات عالم جلیل القدر حسن بن یوسف بن مطهر معروف به علامه حلّی رضی الله عنه  سال 726 قمری.روز بیست و دوم محرم الحراموفات شیخ الطائفه محمدبن حسن طوسی رضی الله عنه سال ۴۶۰ قمری.ورود امام علی بن ابی طالب علیه السلام به صفین، جهت نبرد با سپاه معاویهروز بیست و سوم محرم الحراموفات علامه ملا مهدی نراقی رضی الله عنه.مرگ مهدی عباسی - سال ۱۶۹ هجری قمری.تخریب بارگاه عسکریین علیهماالسلام در سامراء ۱۴۲۷ قمری.روز بیست و چهارم محرم الحرامبیدار شدن اصحاب کهف پس از خوابی طولانی.درگذشت عالم جلیل القدر ملا محمد تقی استرآبادی ۱۲۷۲قمری.روز بیست و پنجم محرم الحرامشهادت امام سجاد علیه السلام سال ۹۵ قمری.کشته شدن امین به دست سپاهیان برادرش مامون عباسی - سال ۱۹۸ قمری.روز بیست و ششم محرم الحراممحاصره و سنگ باران کعبه معظمه به دست سپاهیان یزید بن معاویه در سال ۶۴ هجری شهادت علی بن حسن مثلّث در زندان منصور دوانقی - سال ۱۴۶ هجریروز بیست و هفتم محرم الحراموفات عالم بزرگ ملا علی کنی قدس سره سال ۱۳۰۶ قمری.لشکر کشی مامون عباسی به سرزمین روم - سال ۲۱۵ هجری قمریروز بیست و هشتم محرم الحراموفات حذیقه بن یمانی .تبعید امام جواد علیه السلام از مدینه به بغداد  توسط معتصم عباسی – سال 220 قمری.هلاکت معتصم عباسی و پایان دولت بنی عباس سال 656 قمری.روز بیست و نهم محرم الحرامرسیدن کاروان اسرا به شام  وفات ماریه قبطیه  وفات آقا سید علی کوه کمره ای ۱۲۶۰ قمری روز سی‌ام محرم الحرامقتل جعفر بن یحیی برمکی به دستور هارون سال ۱۸۹ هجری قمری
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۴ ، ۱۱:۵۹
میثم جمال فاضل
خواست خدا وقوع حادثه عاشورا در ماه محرم نبوده تا از فلسفه آن سؤال شود، بلکه خواست خدا این بوده که این حادثه در ماه محرم واقع نشود، زیرا خداوند از وقوع جنگ و خونریزی در ماه‌های حرام از جمله محرم کلاً منع فرموده است.به گزارش فارس، یکی از سؤالاتی که پیرامون عاشورا مطرح می‌شود، این است که محرم جزو ماه‌های حرام است، پس چرا امام حسین(ع) در این ماه جنگ کرد؟ اصلاً فلسفه اینکه خدا خواست تا واقعه عاشورا در این ماه باشد،  چیست؟مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم این گونه پاسخ می‌دهد:پیش از اسلام در میان ماه‌های قمری چهار ماه(رجب، ذی‌القعده، ذی‌الحجه، محرم) حرام بوده که در آن بر طبق سنت حتی در جاهلیت جنگ و خونریزی حرام و پیکار در آن زشت شمرده می‌شد و هر قبیله‌ای هم که با هم جنگ داشتند، مانند: اوس و خزرج که 120 سال با هم نزاع و پیکار می‌کردند، در این چهار ماه متارکه می‌کردند.اسلام که یک دین اجتماعی بود، هر ادب و سنت ملی که مخالف با عقل و شرع نبود، حفظ می‌کرد، در دوره اسلام ماه‌های حرام مورد احترام تمام قبایل بود، جز آنکه بنی‌امیه چون بر کرسی ریاست نشستند، نه تنها آداب و سنن دین اسلام را محو کردند، بلکه آداب و رسوم ملی عرب را هم زیر پا گذاشتند، لذا مورخین عرب آن‌ها را از نژاد عرب نمی‌شناسند.[1]وقتی معاویه مرد و یزید بر اریکه قدرت تکیه داد، طی فرمانی به والی مدینه نوشت، حتماً از حسین ... بیعت بگیر و اگر از بیعت امتناع ورزید، گردنش را بزن و سرش را نزد من بفرست.[2]امام(ع) در شب 27 رجب با بیم و امید مدینه را به قصد مکه پشت سرگذاشت و پس از پنج ماه توقف در مکه، در روز هشتم ذی‌الحجه که حجاج برای رفتن به عرفات آماده می‌شوند، به این جهت که خون پاکش در مراسم حج در حال احرام در ماه حرام و در حرم امن الهی، توسط 30 نفر مأموری که حکومت برای ترور آن حضرت آماده کرده بود، به زمین ریخته و حرمت حرم امن خدا و ماه حرام شکسته نشود، مکه را به قصد کوفه ترک گفت و سر دو راهی کوفه راه را بر او بستند و او را به سوی کربلا بردند.امام با آنکه علم به شهادت خود داشت، می‌خواست امیر و لشکر کوفه را در توجه به این ادب ملی و دینی نگاه دارد، بلکه برای حفظ سنن قدیمی و تاریخی یعنی احترام ماه محرم جنگ نکنند، ولی پسر مرجانه ابن زیاد احترام این ماه را نگاه نداشت و دستور داد در روز دهم محرم خون پاکیزه‌ترین نفوس قدسی را بریزند.[3]«عمر بن سعد» فرمانده سپاه یزید بن معاویه می‌خواست روز نهم محرم برخلاف نص صریح و اکید قرآن، مبادرت به جنگ کند و با حسین(ع) بجنگد، امام به منظور ممانعت از وقوع جنگ در ماه حرام، آیات مربوط به قدغن بودن در ماه‌های حرام از جمله ماه محرم را نوشت و به وسیله یکی از برادران خود، برای عمر بن سعد فرستاد که خداوند جنگ را در ماه‌های حرام قدغن کرده و اینک محرم‌الحرام است و شما که می‌خواهید با من در این موقع بجنگید، علاوه بر اینکه به روی یکی از مردان حق شمشیر می‌کشید، بر خلاف نص قرآن رفتار می‌کنید و من این حرف را از بیم کشته شدن نمی‌زنم، بلکه از این جهت یادآوری می‌کنم که عملی بر خلاف نص صریح قرآن به انجام نرسد.[4]ولی عمر سعد کاری که کرد، جنگ را تا روز عاشورا تأخیر انداخت و در روز عاشورا به سپاه خود دستور داد: ای لشکر خدا سوار شوید و بهشت بر شما بشارت باد و آن گاه همراه تعدادی به طرف خیمه‌گاه ابی عبدالله الحسین(ع) جلو آمد و با پرتاب تیر حمله را آغاز کرد و به سپاه خود گفت: نزد امیر شاهد باشید، اول کسی که به حسین تیر زد من بودم.[5]بنابراین، این ابن زیاد و عمر بن سعد بودند که امام حسین(ع) را در کربلا محاصره کرده و جنگ را آغاز کردند و تلاش امام در جهت ممانعت از وقوع جنگ در ماه حرام در قلب آن از خدا بی‌خبران مؤثر نیفتاد، فلذا امام به دستور قرآن که می‌فرماید: ماه حرام در برابر ماه حرام (اگر دشمنان، احترام آن را شکستند و در آن با شما جنگیدند، شما نیز حق دارید مقابله به مثل کنید) و تمام حرام‌ها (قابل) قصاص است، هر کسی به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدی کنید و از خدا بپرهیزید...[6]، در صدد دفاع برآمده و از باب دفاع و مقابله به مثل با آنان جنگید، روی این حساب امام حسین (ع) در کربلا دفاع کرد نه جنگ.[7]با توجه به توضیحی که در پاسخ بخش اول پرسش داده شد، زمینه و مجال بررسی بخش دوم نمی‌ماند، زیرا نه تنها خواست خدا وقوع حادثه عاشورا در ماه محرم نبوده تا از فلسفه آن سؤال شود، بلکه خواست خدا این بوده که این حادثه در ماه محرم واقع نشود، زیرا خداوند از وقوع جنگ و خونریزی در ماه‌های حرام از جمله محرم کلاً منع فرموده است، این بنی‌امیه و عمّال حکومت آنان بودند که این حادثه تلخ و دلخراش را در ماه حرام به وجود آوردند و وقوع این حادثه تلخ در ماه محرم بر خلاف دستور خدا نشانه دیگری بر نفاق بنی‌امیه است.--------------------------------------------*پی‌نوشت‌ها:[1]. ربانی خلخالی، علی، چهره درخشان حسین بن علی، مکتب الحسین، ص118.[2]. مقرم، سید عبدالرزاق، مقتل المقرم، ترجمه عقیقی بخشایشی، قم، دفتر نشر نوید اسلام، 1385ش، ص35.[3]. رسولی محلاتی، سیدهاشم، زندگانی امام حسین(ع)، قم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ص404.[4]. منصوری، ذبیح الله، امام حسین(ع) و امیران، انتشارات جاودان، ص266.[5]. مقتل المقرم، همان، ص195.[6]. بقره / 194.[7]. چهره درخشان حسین بن علی، همان، ص118.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۴ ، ۱۱:۵۰
میثم جمال فاضل
متن ها و نوشته های زیبا در مورد ماه محرممتن ها و نوشته های زیبا در مورد ماه محرمsms moharam•••ﮐﻢ ﮐﻢ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﻋﻠﻤﺖ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ امام حسینﺁﺛﺎﺭ ﺧﯿﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﻏﻤﺖ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ امام حسینﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺳﯿﻨﻪ ﺍﻡ ﺑﻪ ﺗﭙﺶ ﻫﺎﯼ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ امام حسینﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﻞ ﺩﻝ ، ﺣﺮﻣﺖ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ امام حسین•••متن ها و نوشته های زیبا در مورد ماه محرمsms moharam•••محرم ماه آن عبد خدامحرم اسرار آن هستی فزامحرم ماهی که در آن ریختندندمیان کربلا خون خداعرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام محرم•••متن ها و نوشته های زیبا در مورد ماه محرمsms moharam•••ﺍﺯ ﺩﺍﻍ ﺣﺴﯿﻦ ﺍﺷﮏ ﻧﻢ ﻧﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺳﯿﻨﻪ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﻏﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻭ ﺷﺎﻝ ﻣﺸﮑﯽ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺩﮔﺮ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﺤﺮﻡ ﺩﺍﺭﯾﻢ•••متن ها و نوشته های زیبا در مورد ماه محرمsms moharam
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۴ ، ۱۱:۴۹
میثم جمال فاضل
اس ام اس برای تسلیت اربعین حسینی««« اس ام اس ، پیامک ، متن ، شعر ، پیام برای تسلیت اربعین حسینی »»»باز عاشوراییان پیدا شدندباز هم سوداییان شیدا شدنداربعین غصه های گل کجاستاربعین ناله بلبل کجاستاربعین عشق، عباست چه شداربعین فریاد احساست چه شد««« اس ام اس ، پیامک ، متن ، شعر ، پیام برای تسلیت اربعین حسینی »»»اربعین آمد و اشکم ز بصر می آیدگوییا زینب محزون ز سفر می آیدباز در کرب و بلا شیون و شینی برپاستکز اسیران ره شام خبر می آید««« اس ام اس ، پیامک ، متن ، شعر ، پیام برای تسلیت اربعین حسینی »»»اربعین است و دل از سوگ شهیدان خون استهر که را می‌نگرم غمزده و محزون استزینب از شام بلا آمده یا آنکه ربابکز غم اصغر بی‌شیر، دلش پرخون است««« اس ام اس ، پیامک ، متن ، شعر ، پیام برای تسلیت اربعین حسینی »»
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۴ ، ۱۱:۴۷
میثم جمال فاضل
اس ام اس | اس ام اس ماه محرم | اس ام اس های محرماس ام اس های ماه محرمsms moharam•فرشته‌ ها از امشب صبوی غم می‌ نوشندوباره اهل جنت پیرهن سیاه می‌ پوشن•اس ام اس های ماه محرمsms moharam•حسینِ من…..بیا و این دل شکسته را بخر…حسینِ من….مسافر جامانده را با خود ببر….السلامُ علیک یا ابا عبْدالله•اس ام اس های ماه محرمsms moharam•حــال ِ من حــال ِ جوانی ست که یک مــاه تمـــامدر پی کسب جـواز حرمت پیــر شـــده ….اللهم الرزقنا زیارت الحسین علیه السلام•اس ام اس های ماه محرم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۴ ، ۱۱:۴۵
میثم جمال فاضل
اس ام اس | اس ام اس ماه محرم | اس ام اس های محرماس ام اس های ماه محرمsms moharam•کــربلا یـعنی ابـوالفضل و حــبـیـبآن هـمه مجروح وتنها یک حـبـیـبکــربلا یـعـنـی قـــنـاتی در قـنــوتاشـک زیـنب نیمه شب در سکوت•اس ام اس های ماه محرمsms moharam•شنیدی که میگــــن مرد و قولشعمو با آب برمیگـــرده باباچشات خورشید و لبخند و ستارهزمین از خون سرخت لاله زارهبرای غربت تو گریه کردندتموم مشک های پاره پاره•اس ام اس های ماه محرمsms moharam•به غبار حرم کرب و بلایت سوگند …دوست دارم که شبی در حرمت گریه کنم..اللهم زیارت الحسین فی الدنیا و فی الاخرت•اس ام اس های ماه محرم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۴ ، ۱۱:۴۳
میثم جمال فاضل